تعداد نظرات
1 دیدگاه
تعداد لایک
5 پسندیدن
تاریخ انتشار
پنجشنبه ۴ آذر ۱۴۰۰
بازدید
116 نفر
به هر جای جهان، به هر نقطه ی دنیا نگاه کنیم ، بزرگی خالق را با سلول سلول بدن لمس می کنیم.
انشا درباره اسمان شب صفحه 52 درس چهارم پایه هفتم | سایت گام با گام
اسمان شب ، با ستاره های پر نور و زیبا شب تاریک را قشنگ کرده میکند …
نگاه کردن به اسمان شب در طول شب میتواند باعث ارامش و همچنین پی بردن از قدرت خداوند متعال که چنین نگرش و خلق زیبای ، خلق کرده است .
اسمان شب اگر در طول شب ابری در اسمان نباشید بسیار دیدنی و روشن خواهد بود به طوری که میتوان تک تک ستاره ها را به وضوح دید .
شب که میشه ، ماه از پشت اسمان ابری شب بسیار دیدنی است اکر اسمان ابری هم شود ویژگی های خود را در شب دارد ..!
انگار ماه در بین ابرها به دنبال خیره شدن به زمین است
اسمان شب ، گاه در زمان های خاص چیز های عجیب به خود میبیند
به طور مثال ستاره های دنباله دار یا همان شهاب سنگ ها که به طور ناگهانی و
یک فرد خوششانس در یک چشم به هم زدن ان را میبیند .
بعضی از افراد میگویند با دیدن شهاب سنگ ها و همزمان ارزو کردن ارزوی ان شخص براورده میشود …
اسمان شب همچنین در زمان قدیم برای کشتی ران های دریا به عنوان یک قطب نما حساب میشد
با نشانه کردن ستاره ها قطب شمال و جنوب و شرق و غرب را مشخص میکردند .
*****************
انشا در مورد آسمان شب
صفحه 52 کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم
موضوع : آسمان شب
مقدمه : در این هیاهو و زندگی های پر مشغله و پر سروصدای انسان ها شهر به یکباره در تاریکی فرو میرود. در میان بدو بدو های هرروزه برای رسیدن به اولویت هایشان چنان شهر غرق سکوت میشود که صدای نفس هایت تنها صداییست که گوشت را پُر میکند…
بدنه : تمام دل های کوچک مارا روی هم بگذاری باز هم به بزرگی اش نمیرسد. نمیدانم چطور دلش طاقت می آورد و به چشمان این همه آدم دلتنگ زل میزند.! نمیدانم چطور میتواند این همه بغض در گلویشان را ببیند اما آب در دلش تکان نخورد.! چطور میتواند نبارد و به اندازه غصه های تمام آدم های شهر خالی نشود.؟
مانند پرده ایست که با لطافتی بر عمق پنجره های آسمان کشیده میشود. گویا که در روز برای تابیدن نور به جهانیان پرده هایش را کنار میزند و در شب پرده هارا کشیده و سیاهی مطلق سفره دل هارا تنگ میکند.
در شب وقتی به سقف آسمان خیره میشوی، به این سیاهی بی انتها، به این سیاهی ابدی و سرد گویا ستون های استوار دلت کم کم شروع به لرزش میکند. احساس میکنی که اگر دست به کار نشوی ممکن است تا چند ثانیه بعد زیر آوار چند ریشتری مانده باشی که بیرون آمدن از زیر آن غیر ممکن است و ناگهان همان زلزله چند هزار ریشتری با کوله باری از اشک و آه و حسرت و سیلی عظیم از چشم هایت فوران میکند. مگر این چشم ها چه گناهی دارند که باید روز و شب در جواب ندانم کاری هایمان ببارند.؟
آسمانی بیکران، پر از نور، پر از شوق، ستارگانی که هر کدام جفت در آسمان نقش بسته اند و هر انسان ستاره متعلق به خودش را دارد که تا هنگام مرگ در آسمان میدرخشد.
آسمانیست زیبا…ستارگانش بیشمار…ظلمتش بی انتها…بزرگی اش بی همتا…و آن بغض خفه کننده اش…
نتیجه : به هر جای جهان، به هر نقطه ی دنیا نگاه کنیم ، بزرگی خالق را با سلول سلول بدن لمس می کنیم.
ارائه شده توسط : حسین ایزدی
در وب سایت : جم نما
به نظرتان بیشتر چه محتوای در جــم نـما منتشر شود؟