تعداد نظرات
0 دیدگاه
تعداد لایک
5 پسندیدن
تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۱
بازدید
230 نفر
جواب این معما '' « مغز فندقی » '' می باشد.
معنیکنایه از آدم کم عقل. کسی که بدون فکر کاری را انجام می دهد.
عربیدماغ البندق
۱.۲K
۰
بيگ بنگ/ بررسيهاي ژنتيکي، هماننديهايي ميانِ زبانِ انسان و آوازهاي پرندگان يافتهاند. پژوهشهاي نوين نشان ميدهند که انسان و پرندگانِ آوازهخوان (مانندِ فنچِ راهراه که در تصوير آمده است) دگرگونيهاي ژنتيکيِ يکساني را در ساختارهاي مغزيِ خود تجربه کردهاند که به تواناييِ سخن گفتن و آواز خواندن مربوط ميشود. گرچه نياکانِ انسانها و پرندگانِ آوازهخوان نزديک به ۳۰۰ ميليون سالِ پيش از يکديگر جدا شدهاند اما اين پژوهشها نشان ميدهند که احتمالاً اين دو گروه از موجودات، به طورِ جداگانه تواناييِ مشابهي در آواز خواندن به دست آوردهاند. در زبانِ انگليسي صفتِ «کلهگنجشکي (Birdbrain)» همارزِ واژهي «مغزفندقي» در فارسيست و به انسانهاي کمخرد گفته ميشود. اما پژوهشهاي نوين نشان ميدهد که اين واژه ديگر چندان توهينآميز نيست. اين پژوهشها نشان ميدهد که انسانها و پرندگانِ آوازهخوان، دگرگونيهاي ژنتيکيِ يکساني را تجربه کردهاند. اين دگرگونيها بخشيهايي از مغزِ آنها را دستخوشِ تغيير کرده که به آواز خواندن و سخن گفتن مربوط ميشود. يافتههاي تازه ميتواند در فهمِ بهترِ چگونگيِ تکاملِ زبانِ انسان به دانشمندان کمک کرده و در يافتنِ دلايلِ آسيبهاي گفتاري گرهگشا باشد. اريک جارويس (Erich Jarvis) عصبزيستشناس از مرکزِ پزشکيِ دانشگاهِ دوک در دورهام، N.C. به همراهِ همکارانش توانستهاند نزديک به ۸۰ ژن را در مغزِ انسان و پرندگانِ آوازهخواني همچون فنچِ راهراه (سهرهي گورخري) و طوطيِ دمدراز شناسايي کنند که به شيوهي يکساني روشن و خاموش ميشوند. اين پوياييِ ژني در بخشهايي از مغز رخ ميدهد که در تواناييِ تقليدِ آواها، سخن گفتن و آواز خواندن درگير هستند. چنين پويايي در پرندگاني که تواناييِ تقليدِ آواها و يادگيريِ آواز خواندن را ندارند، ديده نميشود. Jarvis جزيياتِ اين يافتهها را در ۱۵ فوريه و در نشستِ سالانهي انجمنِ پيشرفتِ علومِ آمريکا (American Association for the Advancement of Science) توضيح داده است. پرندگانِ آوازهخوان نمونههاي خوبي براي پژوهش در موردِ زبان هستند چراکه جوجههاي تازه متولد شده، با اينکه آوازها را نميشناسند باز هم به خوبيِ پرندگانِ بالغ آواز ميخوانند. درست مانندِ کودکان که در حالِ يادگيريِ زبانِ ويژهاي هستند، پرندگان نيز با مشاهده و تقليدِ يکديگر ميتوانند آوازهايي را که زمزمه ميکنند، فرا گيرند. نياکانِ انسانها و پرندگانِ آوازهخوان نزديک به ۳۰۰ ميليون سالِ پيش از يکديگر جدا شدهاند. اين موضوع نشان ميدهد که احتمالاً اين دو گروه از موجودات، به طورِ جداگانه تواناييِ مشابهي در آواز خواندن به دست آوردهاند. آواها در مغز (Peripitus/Wikimedia Commons) پژوهشهاي نوين نشان ميدهند که انسان و پرندگانِ آوازهخوان (مانندِ فنچِ راهراه که در تصوير آمده است) دگرگونيهاي ژنتيکيِ يکساني را در ساختارهاي مغزيِ خود تجربه کردهاند که به تواناييِ سخن گفتن و آواز خواندن مربوط ميشود. Jarvis ميگويد: «به کمکِ اين نتايج و نيز پژوهشهاي نوينِ ديگر ميتوانيم ساختارهاي مغزي در پرندگانِ آوازهخوان را به ساختارهاي همانندي در مغزِ انسان مربوط کنيم. وجودِ اين ارتباط به دليلِ همگرا بودنِ فرآيندِ تکامل است». گروهِ پژوهشيِ Jarvis سراسرِ بافتِ مغزيِ سه نفر را آناليز کردند تا شمارِ مولکولهاي ويژهاي که توسطِ ژنِ موردِ نظر ساخته ميشوند را مشخص کرده و به اين ترتيب، ميزانِ پوياييِ آن ژن را تعيين کنند. آنها سپس نتايجِ به دست آمده را با بافتِ مغزيِ گونههايي از پرندگان که تواناييِ تقليدِ آواها و يادگيريِ آواز خواندن را دارند –مانندِ پرندگانِ آوازهخوان، مرغِ مگس و طوطي- و نيز گونههايي که اين توانايي را ندارند –مانندِ فاخته و بلدرچين- مقايسه کردند. در مغزِ انسان و پرندگانِ داراي تواناييِ يادگيريِ آواز، نواحيِ همانندي وجود دارد که در تقليدِ آواها مشارکت دارد. اين نواحي در پرندگان، ناحيهي X و در انسان، بخشِ زيرقشري از مغزِ پيشين (قدامي) ناميده ميشود. نزديک به ۴۰ ژن در اين نواحي وجود دارند که از الگوي پوياييِ ويژهاي پيروي ميکنند. اين الگو ميانِ انسان و اين دسته از پرندگان، مشترک و يکسان است. اين گروه همچنين در نواحي از مغز که به سخنوري و توليدِ آواز مربوط است، دستهاي ديگر شاملِ نزديک به ۴۰ ژن يافتند که داراي الگوي پوياييِ يکساني هستند. اين ناحيه در موردِ پرندگان Robust nucleus of arcopallium (يا به اختصار RA nucleus) و در موردِ انسان laryngeal motor cortex نام دارد. (motor cortex بخشي از پوستهي مغز (cerebral cortex) است که حرکتهاي ارادي را کنترل ميکند.) ناحيهي laryngeal motor cortex نيز در بخشي از مغز قرار گرفته که حرکتهاي ارادي (مربوط به حنجره) را کنترل ميکند. همچنين سلولهاي عصبيِ موجود در ساقهي مغز، ماهيچههاي حنجره را کنترل ميکنند؛ يعني اندامي که آواها را ميسازد. پژوهشهاي پيشين نشان دادهاند که ميانِ اين دو بخش در مغزِ انسان، ارتباطهايي وجود دارد. پژوهشهاي نوين نيز ارتباطهاي همانندي ميان همين نواحي از مغزِ پرندگان را نشان ميدهند. بنا به گفتهي Jarvis، اين يکي از بنياديترين ارتباطاتِ عصبيست که به دگرگوني و تکاملِ زبانِ انسان منجر ميشود. او در آينده در نظر دارد که چگونگيِ تاثيرِ پوياييِ اين ۸۰ ژن را بر روي اين ارتباطات و ديگر مدارهاي مغزي که به سخن گفتن و آواز خواندن مربوط هستند، بررسي کند. به گفتهي سيمون فيشر (Simon Fisher) از بخشِ روانشناسيِ زبان در موسسهي ماکس پلانک واقع در هلند، اين پژوهشهاي نوين کاربردهاي عملي نيز دارد. وي ميافزايد: «پيشتر پژوهشهايي در موردِ افرادِ داراي اختلالهاي گفتاري انجام شده و کلِ ساختارِ ژنتيکيِ آنها رمزگشايي و در کتابي گردآوري شده است. اين کاري هيجانانگيز است، چون هماينک دانشمندان ميتوانند دادههاي مربوط به پوياييِ ژنها در درونِ مغز را با اين پژوهشها ترکيب کرده و دريابند که مشکلاتِ گفتاري چگونه پديد ميآيند».
ارائه شده توسط : حسین ایزدی
در وب سایت : جم نما
به نظرتان بیشتر چه محتوای در جــم نـما منتشر شود؟