تعداد نظرات
0 دیدگاه
تعداد لایک
5 پسندیدن
تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۰
بازدید
159 نفر
هویت جهت دسترسی به اینکه افراد چه ماهیت و شخصیتی دارند ، چه تفکر و اندیشه و باورهایی دارند ، تمایلات و آرزوهایشان چیست ، چه کارهایی انجام می دهند ، چه محدودیت هایی دارند ، چه اعمال و رفتاری دارند ، و از چه حسب و نسبی برخوردارند ، ایفای نقش کرده و لازم و ضروری می باشد. اندیشه و باورهای هر انسانی باعث می شود که چگونگی ارتباط او با مردم و خویشاوندان ، جامعه و نظام آفرینش ، تعریف و برقرار شود. هویت فردی را می توان لازمه ورود و ارتباط با اجتماع و تشکیل هویت اجتماعی توصیف کرد.
هویت هر فردی عبارت است از مجموعه خصوصیات و توانمندی ها و صفات نیک و بد او که باید با هم در نظر گرفته شوند و همین مسأله سبب می شود که در جهت تضعیف نقاط ضعف و بدی ها و تقویت نقاط قوت و خوبی ها و پویایی هویت اقدام شود. هویت فردی شامل سه بعد شخصیتی و صنفی و باطنی است.
هویت فردی
هویت فردی چیست ؟
بعد شخصیتی تأثیر پذیر از عواملی مانند پدر ، مادر ، حسب و نسب ، اقلیم ، مذهب ، شهر و … می باشد. این ویژگی ها موجب محدودیت ها ، توانمندی ها و اعمال و رفتاری می شود که فرد را از دیگران متمایز میکند. افراد بر اساس این ویژگی های مشترک ، از طرف خاندان و خویشاوندان ، همشهریان و هم کیشان ، محترم و عزیز شمرده می شوند.
در حقیقت برخی از مؤلفه های هویت فردی مانند نسب و ملیت قابلیت انکار ندارند زیرا قبلاً وقوع یافته و شخص ، نقشی در تحقق آن نداشته است.
بعد صنفی شامل تفکر ، باورهای مذهبی ، اخلاقی و فرهنگ است که تعیین میکند انسان در چه بستر فکری ، اعتقادی و آموزشی شکل گرفته و تربیت شده است که در صورت نیاز ، امکان تغییر ، بهبودی و پویایی آن توسط افراد میسر است.
برخی از عوامل مؤثر در بعد باطنی و درونی ، مشخص می کند که خصوصیات روحی و احساسات و علایق و تمایلات انسان ، چه زمینه هایی داشته و چگونه ، از کجا و تحت چه شرایطی پیدا شده است. تغییر در آن با عنوان تزکیه و تهذیب روحانی و نفسانی ممکن خواهد شد.
شاید این تعبیر مناسب باشد که باورها و اعتقادات ، احساسات و روحیه انسان ، سوابق و پیشینه رفتاری و اجتماعی از عوامل تشکیل دهنده پایه های اصلی هویت فرد محسوب می شوند که باعث محدود شدن انسان در قالب آنها میگردد.
بنابراین ، لازمه زندگی در مسیر کمال ، داشتن هویتی کمال طلبانه است تا امکان خلق رفتارها و باورهای ارزشی و اندیشههای کمال جویانه در انسان ایجاد شود.
با مشخص شدن هویت انسان ، امکان تشخیص رفتار و افکار و اقدامات او فراهم میشود. بنابراین آشکار خواهد شد که کجا میرود ، چه ارزشهایی در سر دارد ، جهانبینی او چگونه است ، اعتماد به نفس او چقدر است ، چه مشاغلی را دوست دارد ، میزان پیشرفت او در کار و زندگی و روابطش چقدر خواهد بود و این که از اوقات فراغت ، کار و فرصت هایش چگونه استفاده می کند. از طرف دیگر اعمال و افکار و اعتقادات و تجربیات و ارزشهای انسان ، بر هویت او تاثیر گذار است. بنابراین هویت فردی و افکار و عملکرد انسان ، تاثیر متقابل و دوطرفه بر هم دارند. در واقع بر اساس هویت انسان تعیین می شود که هر لحظه در چه موقعیت و جایگاهی قرار دارد و چه موضعی میتواند اتخاذ کند. دیدگاه های اعتقادی و جهان بینی او و همچنین ارزشها و ضد ارزش های او را هویتش تعیین میکند. پس بایدها و نبایدهای انسان در هویت فردی او خلاصه میشود. همچنین بر اساس پیشرفت های علمی و اخلاقی و اجتماعی انسان ، هویت فردی او نیز تحت تاثیر قرار میگیرد.
در مقالات بعدی به هویت اجتماعی چیست پاسخ خواهیم داد و ابعاد فردی و اجتماعی هویت را همراه شما بررسی خواهیم کرد.
هویت فردی با سؤالات فلسفی کودکانه آغاز میشود. "من کیستم؟". "چگونه به وجود آمدهام؟". کشف کیستی یکی از چالشهای همیشگی زندگی ما بوده است. تماشای یک آلبوم عکس قدیمی مربوط به چندین سال قبل، میتواند مهمترین سؤال فلسفی را به دنبال خود داشته باشد.
"کودکی در بغل مردی جوان در حال گریه کردن است. آن کودک شما هستید که حالا بزرگشدهاید و هیچکس توان بغل کردن شما را ندارد."
اما چگونه میشود که کودک داخل عکس با آنهمه تغییرات همچنان شما باشید؟ زمانی که از "من" صحبت میکنیم، درباره هویت صحبت میکنیم مسئلهای که همچنان چالشی و بحثبرانگیز است.
هویت گاه از ناظر بیگانه رصد میشود که هویت دینی، اجتماعی و ملی جزئی از آن است و گاه توسط خود ما مشخص میشود که به آن هویت فردی میگوییم.
ما در این مقاله درباره هویت فردی صحبت خواهیم کرد اینکه چگونه با هویت فردی میتوان به موفقیت رسید.
هویت و یا کیستی فردی چیست؟
هویت فردی مفهومی است که شما در خود ایجاد میکنید. این مفهوم در طول زندگی تکامل پیداشده و ممکن است شامل جنبههایی از زندگی باشد که هیچ کنترلی بر روی آن ندارید؛ مانند مکان بزرگ شدن، رنگ پوست، خانواده و قبیله.
بخشی از هویت فردی نیز، خودمان انتخاب میکنیم، اما از روی ناچاری و جبر جغرافیایی است که چنین تصمیمی میگیریم، مثل عقاید مذهبی که به دلیل موقعیت جغرافیایی دچار آن میشویم.
"" پدر علم روانشناسی عبارتی خاص درباره مفهوم هویت فردی بیان میکند که میتواند راهگشای ما در شناخت هویت شخصی باشد. ازنظر جیمز هویت فردی عبارت است از:
هویت فردی مفهومی است که در باب تمایز و تجربه است؛ یعنی آنکه فرد در طول زمان دارای یک خود ثابت بوده که در حال تجربهگری است و این خود ثابت از دیگران متمایز میشود.
من از کودکی با یک نام مشخص به دنیا میآیم، با همان نام به مدرسه میروم، دانشگاه میروم، ازدواج میکنم، شاغل میشوم، و در این مسیر هرروز با یک تغییر مواجه میشوم. تغییر نگرش و تغییر روش زندگی ما منجر به تغییر در هویت فردی میشود.
"" فیلسوف و جامعهشناس قرن هفدهم عبارتی را به کار میبرد که به ما کمک میکند تا هویت فردی را بهتر بشناسیم. لاک از لوح سفید صحبت میکند. او اعتقاد داشت ما بدون هیچ دانش و آگاهی به دنیا میاییم اما در طول زمان با آگهی و شناختی که از خود و جامعه پیدا میکنیم، لوح دیگر سفید نخواهد بود و ما هویتی متفاوت از زمان تولد خواهیم داشت. درحالیکه "من"، هیچ تفاوتی با گذشته نکرده است.
اگرچه هویت و کیستی فردی یک ساختمان دارد و هرچه هست در بستر "من بودن" شکل میگیرد؛ اما همین ساختمان به طبقات مختلف تبدیل میشود. بهطور مثال من که نامم لادن است ساختمانِ هویتی متفاوت با فردی به نام مینا خواهم داشت. ساختمان من رنگ آبی دارد، خلاقانه است، شیشههای کثیفی دارد، روی دیوارهایش نمادهای مذهبی کارشده است و...
ساختمان مینو بیرنگ است، درب ورودی ندارد، شیشههای رنگی داخل پنجرهها کارشده است و نمادهای اسطورهای روی دیوار کشیده شده است.
همه ما چنین ساختمانهایی برای خودساختهایم ساختمانهایی که گاه به نسیمی از بین میروند و گاه با هشت ریشتر زلزله هم ویران نمیشود.
تفاوت هویت فردی و اجتماعی چیست؟
هویت و کیستی فردی شامل همه آن چیزهایی است که با ما عجین شده است مثل نام، قد، وزن، میزان تحصیلات و همهچیزهایی که من را تعریف میکند.
اما هویت اجتماعی داستانش کمی پیچیدهتر است. هویت اجتماعی گاه به معنای شناخت جامعهای است که ما در آن زندگی میکنیم. مثلاً هویت اجتماعی فردی که در روستا زندگی میکند با فردی که در یک ابر شهر زندگی میکند به لحاظ جامعه و سیستم فرق میکند. اگر تعریف ما از هویت اجتماعی نگاه کلان جامعهنگر باشد همان است که تعریف کردیم اما هویت اجتماعی به شکل دیگری هم تعریف میشود و آن حضور فرد در جامعه است یعنی من در گروهی زندگی میکنم و با نظر آنان موافق بوده و بر اساس مراودات خود با گروه دارای هویت میشوم. این هویت اجتماعی میتواند یکی از ابعاد هویت فردی هم باشد.
هویت اجتماعی | هویت فردی |
تعاملی است | ذاتی است |
تا زمان حضور در یک جامعه ثابت است. | متغیر است |
به اجتماع بستگی دارد. | به شخص وابسته است. |
در صورت تغییر گاه نیاز است که از گروه یا جامعه ترک شود. | در صورت تغییر نیاز به ترک اجتماع نیست |
اگرچه میتوان هویت فردی را به ابعاد مختلف تقسیم کرد اما این تقسیمها و گروهبندیها در بسیاری از مقالات و کتابها متفاوت بیانشده است، لذا ما تلاش کردهایم کامل و جامعترین تعریف را بیان کنیم
ابعاد هویت به سه گروه تقسیم میشود
بخشی از زندگی ما در شناخت و تجربه جهان پیرامون میگذرد. شناخت جهان برای بسیاری از افراد محدود به جغرافیا میشود. هرچند امروزه بهواسطه شبکههای مجازی مرزهای جغرافیایی مفهوم خود را ازدستداده است اما همچنان زندگی واقعی بر زندگی مجازی غلبه دارد.
رؤیاهای ما در جهانی شکل میگیرد که در آن زندگی میکنیم اگر در خانوادهای جنگجو (جنگجو به معنای خستگیناپذیر) به دنیا آمده باشیم و زیست تجربی مبارزه گری را آموختهایم، هویت فردی ما نیز، شخصیتی مبارز و ساعی خواهد بود. عکس این فرضیه نیز صادق است، یعنی زندگی در محیطی منفعل و مأیوس شخصیتی ناامید از ما خواهد ساخت.
یکی از مشکلات در هویت فردی همین هویتهای سمی است که ما آن را تجربه کرده و با آن زیست میکنیم. گاه آگاهی از سمی بودن آن نداریم مثلاً فکر میکنیم عصبانی بودن مشکلی برای ما ایجاد نمیکند و گاه آگاهی داریم که هویت سمی است. مثلاً میدانیم که متعصب بودن خسارتهای جبرانناپذیری برای ما ایجاد میکند اما توان تغییر تعصب و باورهای زندگی خود را نداریم برای همین در بسیاری از مواقع ما در زندگی دچار شکست میشویم.
شکلگیری هویت در افراد موفق
اینکه من چه کسی هستم؟ تنها سؤالی است که جوابش را خودمان میدانیم. اولین مرحله از شناخت هویت فردی، خودشناسی است. برای این کار میتوانید از این دیاگرام کمک بگیرید.
متأسفانه در حال حاضر الگوی خاص وجود ندارد که بتوان آن را بهعنوان یک مدل هماهنگ درباره هویت شخصی به دیگران معرفی کرد لذا میتوان از مدل فوق کمک گرفت. در مرکز دایره هویت شما وجود دارد آنچه شما هستید و دیگران با آن شما را در جامعه میشناسند. در مرحله اول ما به شناخت دیگران کار نداشته و تنها به شناختی که از خودداریم میپردازیم.
شما بهجای هرکدام از عبارات دوایر فوق شناخت از خود را وارد کنید. پاسخ شما موجب میشود شما به آگاهی و نوع هویت خود دست پیدا کنید.
برای موفق شدن نیاز به آن داریم که موانع موفقیت را شناسایی و آنها را از مسیر خود حذف کنیم. کار سختی است. یکی از موانع موفقیت شما خانواده شما است که باورهای خاص و قابل قبولی برای شما ندارند. باید چه کرد آیا باید هویت را تغییر داد یا مسیر دیگری انتخاب کرد. اگر قرار بر هویتسازی فردی باشد کدام شاخه از هویت باید حذف و مجدد ساخته شود. این سؤالی نیست که بتوان در این مقاله حداقل به آن پاسخ داد. توصیه ما به شما انتخاب یک مشاور یا حضور در ردههای کوچینگ است؛ اما در قدم اول نیاز است شما هویتهایی که مانع پیشرفت شما میباشد شناسایی کرده و بدانید که در کدام بخش نیاز به تغییر دارید.
کلام پایانی
هویت و هویت فردی قرار نیست یک روز تغییر کند، قرار نیست شما بعدازاین مقاله موفق به تغییر خود شوید. قرار است شما خودتان را بشناسید و به دنبال آن بروید که هویتی مطابق با رؤیاها، آرزوها و اهداف خود شکل دهید. ما در کوچتو به افراد کمک میکنیم تا شناخت بهتری از خود پیدا کنند و در مسیر رشد فردی خود حرکت کنند. در این مسیر مربی، و های رشد و توسعه فردی را در اختیار افرادی که خواهان این رشد هستند، میگذاریم.
ارائه شده توسط : حسین ایزدی
در وب سایت : جم نما
به نظرتان بیشتر چه محتوای در جــم نـما منتشر شود؟