تعداد نظرات
0 دیدگاه
تعداد لایک
5 پسندیدن
تاریخ انتشار
جمعه ۱۷ بهمن ۱۳۹۹
بازدید
120 نفر
تقریبا همه ما فکر می کنیم که انسانی شجاع هستیم ولی در واقع وقتی در موقعیت انجام کاری قرار بگیریم مشخص می شود که شجاع هستیم یا نه.
شجاعت
و دلیری می تواند درباره ی هر موضوعی باشد، گاهی اوقات گذشت کردن از بعضی
مسائل و وابستگی ها نیاز به شجاعت و دلیری دارد مثلا پیش می آید که ما به
خاطر خانواده یا اطرافیان مان از
شجاعت نیاز به شعور و فهم صحیح از مسائل و موضوعات دارد و اگر این طور نباشد حتما نتیجه ی بر عکس خواهد داشت و کاری که از نظر خود مان شاید شجاعت باشد از نظر دیگران حماقت به حساب خواهد آمد، زیرا بین شجاعت و حماقت مرز باریکی وجود دارد و باید سعی کنیم با تکیه بر شعور مان فرق این دو را تشخیص دهیم و در راه درست گام بر داریم.
انسان های شجاع دل های بزرگ و دریایی دارند که در مواقع خاص حتی از جان شان نیز برای نجات دیگران و کسانی که در خطر هستند مایه می گذارند و حس همدلی و دل رحمی همیشه در وجود شان زنده است و می دانند که کی و کجا باید به کمک دیگران بروند، آن ها با ترس و بزدلی که مخالف شجاعت و دلیری ست بیگانه هستند و به خود و توانایی های خود ایمان دارند، این موضوع به این معنی نیست که ترسی در وجود آن ها نیست بلکه آن ها به خوبی از عهده ی ترس ها بر می آیند و آن را شکست می دهند و ترس نمی تواند مانع از رسیدن به هدف در این انسان ها شود، در حقیقت شکست ترس و باز دارنده ها یعنی عین پیروزی و شجاعت .
شجاعت همراه انسان متولد نمی شود و یک صفت اکتسابی است و برای رسیدن به آن باید آزمون و خطا و تلاش بسیار صورت گیرد و کوله باری از تجربه های تلخ و شیرین کسب نموده تا بدین ترتیب در موقعیت های مختلف فرق بین شجاعت و حماقت را فهمید و خطا نکرد.
اگر ما بپذیریم که داشتن هر صفتی نیاز به تلاش و پشتکار دارد و تمرکز کنیم که فردی شجاع و دلیر باشیم حتما خواهیم توانست به شرطی که به خود و توانایی های مان ایمان داشته باشیم و به خود باوری برسیم تا در این صورت شاید روزی بتوانیم جان کسی را با تکیه بر شجاعت و تلاشی که کرده ایم نجات دهیم.
ارائه شده توسط : حسین ایزدی
در وب سایت : جم نما
به نظرتان بیشتر چه محتوای در جــم نـما منتشر شود؟