انشا در مورد عینک صفحه ۴۲ نگارش هفتم

عینک به روش طبقه بندی موضوع مقدمه و بدنه و نتیجه گیری
مقدمه : بنام خداوند بخشنده ومهربان خدایی که انسان را بدون عیب و نقص آفرید و اگر این انسان دو پا عیب وایرادی هم دارد وسایلی اختراع شده است که با آنها میتوان این عیب و ایرادها را برطرف کرد بدون اینکه به سلامتی افراد خدشه ای وارد شود یکی از این وسایل که بیشتر افراد جامعه چه دوست
داشته باشند و چه دوست نداشته باشند موقع نیاز باید از آن استفاده کنند عینک است .
بدنه : سال چهارم دبستان بودم که از طرف بهداشت خانمی برای معاینه بچه ها به مدرسه ما آمد تا اگر بچه ها مشکل جسمی یا هوشی دارند باکمک مدرسه حل شود یکی از این بچه های نگون بخت هم که دارای مشکل بود من بودم آن هم از ناحیه چشم . من همیشه همه چیز را تار میدیدم ولی فکر میکردم همه اینطور می بینند ولی آنروز که برای اولین چشمانم مورد معاینه قرار گرفت فهمیدم که اینگونه نیست و من برای چند دقیقه دنیا را روشن دیدم ولی از شکل ان عینک که مخصوص معاینه بود ترسیدم زیرا هم خیلی سنگین بود و هم خیلی بزرگ. بنابراین به خانواده ام چیزی نگفتم تا این که دو هفته بعد دوباره همان خانم برای اعلام نتیجه ما را فرا خواند و من گفتم که فراموش کرده ام که به خانواده اطلاع دهم
و دوباره چشمانم را معاینه کرد و گفت شدت ضعیفی چشمانت زیاد است و حتما باید از عینک استفاده کنی و من هم با تر س و لرز گفتم که از عینک می تر سم . چون در زمان ما تعداد افرادی که عینکی بودند کم بود و افراد عینکی را خیلی مسخره میکردند مثلا به آنها چهار چشم می گفتند ، یا اینکه اگر دماغ نبود عینکت را کجا می گذاشتی و حرفهایی از این قبیل که باعث می شد من از زدن عینک ترس و واهمه داشته باشم .
سرانجام مسئولین مدرسه کار خود را کردند و خانواده را از ضعیفی چشمان من باخبر کردند و مادرم مرا با خود به دکتر برد و باز همان عینک و دوباره ترس ولرز من شروع شد و دکتر نسخه را نوشت وگفت که به عینک سازی بروم وهر عینکی که دوست دارم را انتخاب کنم وقتی به عینک سازی رفتم و دیدم چه عینکهای قشنگی وجود دارد یکی را که قاب آن آبی بود و خیلی هم به صورتم می آمد انتخاب کردم وبعد از چند روز که عینک حاضر شد آن را گرفتم و به چشمانم زدم دنیا برایم روشن شد ولی چه دنیایی ، دنیای پراز چاله و تپه یک جارا فکر می کردم چاله است ولی چاله نبود ویک جا را که فکر میکردم تپه مانند است ولی تپه نبود چند بار می خواستم زمین بخورم که بالاخره عینک را برداشتم و با خود فکر میکر دم که دنیا را تار دیدن بهتر از زمین خوردن و دست وپا شکستن است و پدر و مادرم هم مرتب مرا دعوا میکردند که چرا عینکی را که گرفته ام از ان استفاده نمیکنم ولی کسی متوجه حرفهای من نمی شد جز کسانی که عینکی بودند کسی مرا درک نمی کرد .
خلاصه بعد از دردسرهای زیاد دو باره به دکتر رفتم ودکتر برایم توضیح داد چون چشمان من خیلی ضعیف است و شماره اش بالا است باید چند روز تحمل کنم تا چشمانم به این شیء تازه وارد عادت کند . بالاخره بعد از چهار یا پنج روز به عینکم عادت کردم و حالا عینکم را از جان شیرین بیشتر دوست دارم و نمی توانم حتی برای یک ساعت هم که شده است دوریش را تحمل کنم زیرا عینکم وفادارترین یار زندگی من است و کمکهای زیادی به من کرده است تا جایی که میتوانم بگویم :چو عینک نباشد تن من مباد:من تازگیها به این فکر افتاده ام که اگر روزی خواستم از این سرا به سرای دیگر بروم عینکم را نیز به همراهم ببرم.
نتیجه : اینکه ما باید اگر نقصی داریم آ را بپذیریم و سعی در پنهان کردن آن نداشته باشیم زیرا این کار به ما لطمه ای خواهد زد که شاید نتوان آن را جبران کرد.
انشا عینک کتاب نگارش هفتم
مقدمه : امروزه با پیشرفت علم و تکنولوژی بسیاری از بیماری ها مهار شده است. یکی از بیماری ها مربوط به بینایی است که به لطف وسیله ای نام آشنا یعنی عینک درمان پذیر است.
بدنه : کسانی که چشمانشان ضعیف است کافی است تنها یک مرتبه عینک بر چشم بزنند تا عاشق آن شوند. حتی کسانی که فکر میکنند با عینک قیافه شان زشت میشود یا دیگران مسخره شان میکنند و به آن ها میگویند چهار چشم ٬ با یکبار عینک زدن دیگر نمیتوانند از آن دل بکنند. عینک انواع مختلفی دارد؛ مثلا عینک های آفتابی ٬ طبی٬ آزمایشگاه و…
عینک طبی که معرف حضور همگان هست. برخی عینک ها برای چشم های آستیگماتیسم هستند برخی برای چشمان دوربین و نزدیک بین. عینک های آفتابی نیز هم در تابستان مورد استفاده قرار میگیرند هم در زمستان که برف پرتوهای خورشید را بازتاب میکند. و عینک های آزمایشگاه نیز بسیار مورد توجه مهندسان شیمی و مواد می باشد. البته برخی عینک هانیز هستند که پزشکان هنگام جراحی از آنها استفاده میکنند و در ساختار خود دارای میکروسکوپ هایی می باشد که بسیار در حین جراحی کارآمد است‌.
نتیجه : عینک وسیله ای است که شخص را گاها زیباتر میکند. دنیا را رنگی ٬ گل ها راشاداب ٬ آب ها را پویا٬ پرندگان را سرزنده و انسان هارا زیباتر در چشم بینند به نمایش میگذارد.
انشا عینک نگارش هفتم مقدمه بدنه نتیجه
مقدمه : یکی از نعمت های بسیار خوب خداوند دو چشم بینا است که به ما داده تا با آن جهان جهان رویایی را ببینیم و همه نعمت های خداوند را مشاهده کنیم و شکر گذار باشیم. اما متاسفانه در برخی از این موارد بعضی از افراد از این نعمت کم بهره هستند یا بی بهره هستند. یعنی چشم هایشان یا به صورت تدریجی ضعیف شده یا به صورت مادرزادی ضعیف و کم سو هستند و یکی از روش های رفع این مشکل عینک است تا با آن دنیا را شفاف تر و بهتر ببینیم.
تنه انشا : عینک از دو عدسی تشکیل شده است که با فریم های مختلف و ضریب های بینایی مختلف برای افراد مختلف ساخته شده است عینک قاب های مختلفی دارد و برای هر کس قاب جداگانه ای استفاده می شود قاب ها و طرح های عینک وابسته به سلیقه متفاوت افراد است که پشت ویترین های مغازه با دستور پزشک چشم گذاشته میشود تا کسی که چشمش ضعیف است با توجه به علاقه و درجه ضعیفی چشم خود عینک مورد نظر را انتخاب کند.
بعضی وقتا مشاهده می شود که برخی از دانش آموزان در مدرسه وقتی دوستانشان که عینک بر چشم دارند را می بینند شروع به تمسخر و تحقیر آنها می کنند و با حرفهای زشت و ناپسند قلب دوست خود را میشکنند در صورتی که این یک کار زشت و ناپسند است. زیرا عینک اشکال و ایراد نیست و فقط برای درمان و بهبودی بیماری فرد استفاده می شود. مانند اینکه مریض به دکتر مراجعه می کنند و دکتر به وسیله قرص و آمپول مریض را درمان و مداوا می کند. بنابراین ما هیچ وقت نباید دوستانی که عینک دارند را مسخره کنیم و با تمسخر و بذله گویی رفتار کنیم بلکه باید مانند دوستی مهربان برای درمان ضعف بینایی آن تلاش کنیم و او را برای استفاده از عینک تشویق کنیم تا هرچه سریعتر مشکل رفیق ما حل شود و او نیز مانند ما بدون هیچ پوششی یا عینکی دنیا را ببیند.
نتیجه گیری : ما بعضی وقتا در موقعیت هایی قرار می گیریم که از آن راضی نیستیم اما برای مداوا و رفع شدن مشکل مان باید شرایط را بپذیریم. به خاطر همین باید خودمان را با اتفاقی که پیش آمده است هماهنگ کنیم و وفق دهیم و با آن کنار بیاییم و با درک و همدردی به دوست یا اطرافیانمان کمک کنیم تا سلامتی لازم را به دست آورند.
انشا درباره عینک با ریز موضوع ها
مقدمه : دیده ای نیست نبیند رخ زیبای تو را نیست گوشی که همی نشنود آوای تو را.
بند اول : چشمان خود را باز کردم کمی همه چیز را تار میدیدم چند بار چشمانم را باز و بسته کردم همه چیز را کمی تار میدیدم و با دستان خود دنبال عینکم بودم که معجزه آورش بود که او را یافتم و بر روی دیدگان تارم گذاشتم تا دیدگانم شفاف شود
بند دوم : چه خوب شد که این اشیاء کوچک که با این نا چیز بودنش با این دسته ها و شیشه اش شفایی بر درد دیدگانم می نهد و معجزه ای بود بر دیدگانم تا که با آن دنیا را نظر کنم
نتیجه گیری : به فکر این معجزه اور کوچک بودم که چگونه میشود شیشه ای تاری چشمان مرا بر طرف کند تا بی عیب و نقص ببینم و با اصلا چه کسی و چگونه عینک را ساخت و بعد از کلی سوالات بی پاسخ فقط به یک نتیجه پی بردم……. که دوای همه ی درد ها بزرگی خدایی هست که توانایی و قدرت را به زمینیان خود عطا کرد..
انشا درباره عینک با روش طبقه بندی موضوع
فراد زیادی را می‌شناسم که از عینک استفاده می‌کنند. این افراد هدف‌های مختلفی برای استفاده از عینک دارند. پدر من عینک فروش است و من می‌توانم عینکی‌های زیادی را ببینم.
به دیوار مغازه او عکس مردی است که بابا می‌گوید یک نویسنده است به نام چخوف! چخوف مغازه بابا عینکی بدون دسته را روی بینی‌اش گذاشته که یک نخ به آن آویزان است. من همیشه می‌ترسم عینکش بیفتد و بشکند. یک عکس دیگر هم هست که یک دانشمند است که فقط یک شیشه را با دست جلوی چشمش نگه داشته است. بابا می‌گوید این‌ها اولین عینک‌ها بودند که در زمان‌های قدیم استفاده می‌شدند.
من گاهی به مغازه او می‌روم و مشتری‌هایش را نگاه می‌کنم. یک روز یک مشتری آمده بود و می‌گفت که عینکی می‌خواهد که به شکل صورتش بیاید. بابا دفتری را که در آن عکس‌های خانم و آقاهای عینکی هستند، نشان داد و گفت: بعضی‌ها عینک را با توجه به گردی و درازی صورتشان انتخاب می‌کنند. عینک‌ها را گذاشت و برداشت و یک عینک خیلی بزرگ را انتخاب کرد و گفت: این بیشتر مد است.
یک مشتری دیگر عینک قبلی‌اش را از چشمش برداشت و گفت که از وزن آن خسته شده است. به بینی‌اش فشار می‌آورد. روی بینی‌اش جای عینک مانده بود. بابا گفت که به جای شیشه، عدسی پلاستیکی برایش می‌اندازد و بهتر است فریم پلاستیکی بردارد. مشتری دوباره گفت که شیشه‌اش را آنتی رفلکس بزند چون می‌خواهد با کامپیوتر کار کند. از بابا پرسیدم عینک آنتی رفلکس یعنی چه؟ گفت یعنی ضد بازتاب نور است. نور را عبور می‌دهد.
یکی از مشتری‌هایی که آمد، دعوا کرد و چیزی نخرید، آمده بود عینک آفتابی بخرد. بابا عینک آفتابی‌های خاکستری، زرد، آبی، سبز و قهوه‌ای را جلوی مشتری گذاشت و گفت اگر کوررنگی دارد نباید بعضی رنگ‌ها را بخرد. مشتری همه آنها را که امتحان کرد و چند بار با عینک از مغازه بیرون رفت و آمد. آخرش یکی را برداشت. قیمتش را که پرسید و بابا قیمت را گفت، مشتری با تعجب او را نگاه کرد و گفت: چه خبر است آقا؟ سر خیابان همین را با پنج هزار تومان می‌شود خرید. بابا آرام گفت که بهتر است بیشتر مراقب سلامتی‌اش باشد تا پول‌هایش! او هم عینک را گذاشت و رفت.
عینک با هر هدفی که استفاده شود، برای بعضی جزئی از وجودشان شده است و بدون آن احساس می‌کنند که چیزی از وجودشان را گم کرده‌اند.
انشا در مورد عینک با مقدمه و نتیجه گیری
انسان‌ها به ابزارها و وسایل گوناگونی نیاز دارند. این ابزارها احتیاجات روزمره آنها را رفع کرده و زندگی را آسان می‌کنند. یکی از این ابزارها عینک است.
عینک از دو عدسی و یک قاب یا فریم درست شده است که توسط بینی و گوش‌ها نگه داشته می‌شود و جلوی چشم قرار می‌گیرد. عینک با رفع عیوب بینایی به چشم‌ها کمک می‌کند تا دید بهتری داشته باشند. جنس عینک‌ها از دسته‌های فلزی یا کائوچو و پلاستیک ساخته شده است و شیشه‌های آنها نیز انواع مختلفی دارد. که به مرور زمان سبک‌تر شده و طراحی مناسب‌تری پیدا کرده است.
در تاریخچه ساخت عینک، بعضی می‌گویند چینی‌ها عینک را دو هزار سال قبل ساخته‌اند ولی ظاهرا آنها تنها از این وسیله برای مراقبت از چشم‌هایشان در برابر نیروهای شیطانی استفاده می‌کردند. بعضی دیگر عقیده دارند اولین عینک را سالوینو دارماتی اهل ایتالیا، در سال ۱۲۸۴ میلادی ساخت. بعضی دیگر اختراع عینک را به مردی به نام روچربیکنبا نسبت می‌دهند که در سال ۱۲۶۶ میلادی با گذاشتن یک گوی کوچک شیشه ای روی کتاب، خطوط و کلمات را درشت‌تر و واضح‌تر می‌دید.
برای عینک جایگزین‌هایی به وجود آمده است. دسته‌ای از لنز استفاده می‌کنند و بعضی دیگر با عمل جراحی و لیزر نقص بینایی را برطرف می‌کنند. برخی صرفاً از جنبه زیبایی و تمایل به نداشتن عینک دست به عمل لیزر یا استفاده از لنز می‌زنند. برای برخی از افراد جایگزین کردن عینک ضروری است مانند ورزشکاران که نمی‌توانند از عینک در فعالیت‌های ورزشی استفاده کنند.
عینک‌ها فقط یک ابزار برای افرادی که چشم‌های ضعیف دارند نیستند. افراد در تهیه عینک به آن به عنوان یک وسیله زیبایی هم نگاه می‌کنند. برخی از عینک‌ها آفتابی هستند و برای جلوگیری از نور خورشید استفاده می‌شوند. اگر جنس شیشه عینک آفتابی مناسب نباشد، موجب آسیب رسیدن به چشم می‌شود. عینک‌هایی وجود دارد که با آنها می‌توان فیلم‌های سه بعدی را دید و برخی بازی‌های رایانه‌ای را انجام داد.
عینک هر زمانی که می‌خواهد اختراع شده و از هر ماده‌ای که ساخته شده باشد، به یکی از ابزاری‌ترین و کاربردی‌ترین وسایل رفع نیازهای انسان درآمده است.

---

ارائه شده توسط : حسین ایزدی

در وب سایت : جم نما