یکی بود یکی نبود عشق بود و نفرت نبود خالی اگر سفره ها عشق تو دلا جاری بود شب همه ماه بود و نور دلا همه سنگ صبور سفره ی شام بهانه ای واسه شادی و سرور ساده گی کو ؟ عشق کجاس ؟! سفره ی ما ای دوست بی ریاس … ساده اگر سفرمون عدات ما اون زمون بوسه به دست پدر شکر خدا بر زبون سفره ی دل وا کنیم غصه رو پیدا کنیم عشق و صفا جای اون توی دلا جا کنیم