تعداد نظرات
0 دیدگاه
تعداد لایک
6 پسندیدن
تاریخ انتشار
سه شنبه ۲ اسفند ۱۴۰۱
بازدید
244 نفر
روان خوانی: شاهنامه آخرش خوش است
واژه نامه:
صله:هدیه ،بخشش ،پاداش
هجویه: شعری که در آن کسی را نکوهش کنند یا دشنام دهند.
مصون: در امان محفوظ، نگه داشته شده
گاهی برخی افراد خیال میکنند که از پایان امری کاملاً مطمئن هستند؛ اما دیگران دید وسیع تر و اطلاعات بیشتری دارند و مسئله را بهتر میبینند و به او توصیه میکنند که در نتیجه گیری عجله نکند و در این موقع میگویند: «شاهنامه آخرش خوش است. این مثل نیز همچون مثلهای دیگر ریشه تاریخی دارد که شاید بسیاری آن را بدانند؛ زیرا شاهنامه هویت ملی است و با وجود همهٔ ایرانیان عجین شده است.
فردوسی برای سرودن شاهنامه رنج بسیار برد. او در اصل میخواست گذشته پرافتخار ایرانیان را زنده کند. او شاهنامه را به نام سلطان محمود غزنوی،
پادشاه وقت، سرود. علت این کار این بود که در قدیم دیوانها و کتابها را اغلب برای پادشاهان وقت میسرودند که معمولاً هم از سرودن دیوان صله میگرفتند هم کتابشان در دربار پادشاه از گزند روزگار مصون میماند؛ زیرا در قدیم چاپخانه و کتابخانه به صورت کنونی نبود و شعرا با این ،کار، دیوان و کتاب خود را محفوظ نگاه میداشتند. فردوسی نیز با این دو هدف شاهنامه را سرود و در ابتدای آن بسیار مدح سلطان محمود غزنوی را گفت؛ اما چون شاهنامه به پایان رسید، سلطان محمود غزنوی به خاطر بدخواهی وزیران و اطرافیان به بهانه اینکه خزانه بی پول خواهد شد و همچنین به دلیل اختلاف مذهبی سلطان محمود با فردوسی از دادن صله منصرف شد. فردوسی که برای سرودن این شاهنامه سی سال زحمت کشیده بود بسیار ناراحت شد و هجویهای برای سلطان ،نوشت و این هجویه را به کمک دوستانش در پایان شاهنامه ای که در دربار سلطان محمود بود گذاشت. پس از آن، هرکس ابتدای شاهنامه را میخواند فکر میکرد تا پایان بدین گونه است؛ اما کسانی که همۀ شاهنامه را خوانده بودند و از همه چیز مطلع بودند، میدانستند که شاهنامه آخرش خوش است. امروزه ، هر کس که از موضوعی اطلاع کامل دارد و میخواهد بگوید که پایان موضوع آن طور نیست که همه فکر میکنند میگوید: «شاهنامه آخرش خوش است.»
درس شاهنامه آخرش خوش است
درس ۱۵ فارسی نهم
ارائه شده توسط : کاربر پایه ی نهم
در وب سایت : جم نما
به نظرتان بیشتر چه محتوای در جــم نـما منتشر شود؟