معانی عبارت مهم درس هفتم کتاب فارسی پایه هشتم صفحه 51

معانی عبارات مهم درس هفتم کتاب فارسی پایهٔ هشتم

''تو رابا او چه کار؟ تو با او چه کار مهمی داری؟

''از پیش خودم می خورم:از جلوی خودم غذا بر می دارم و می خورم(دستم را در سفره دراز نمی کنم و از جلوی دیگران غذا بر نمی دارم.)

''او را طلب کنید که مرا با او کار است:او را صدا کنید؛ زیرا با او کار دارم.

''شیخ در پی او روان شد:شیخ به دنبال او راه افتاد.

''به قدر می گویم و بی موقع و بی حساب نمی گویم و به قدر فهم مستمعان می گوییم:به اندازه حرف می زنم و حرف های بی جا و نسنجیده نمی زنم و در بارهٔ آن حرف های که می خواهم بگویم، فکر می کنم و به اندازه صحبت می کنم که مخاطبان بتوانند آن را بفهمند.

''چه جای طعام خوردن که سخن گفتن هم نمی دانی:نه تنها آداب غذا خوردن را نمی دانی، به آداب حرف زدن هم آگاه نیستی

''جنید دامنش بگرفت و گفت:من نمی دانم. تو از بهر خدا مرا بیاموز:جنید به او متوسل شد و گفت:من نمی دانم، به خاطر خدا به من یاد بده.

آرایه:دامن کسی را گرفتن:کنایه از متوسل شدن به کسی و کمک خواستن

''تو دعوی دانایی می کردی، اکنون که به نادانی خود معترف شدی، تو را بیاموزم:تو ادعای فضل و دانش داشتی، حالا که اعتراف کردی چیزی نمی دانی، به تو یاد خواهم داد.

دستور: «را» در «تو را» حرف اضافه، به معنی «به» است.

''اصل در خوردن آن است که لقمهٔ حلال باید و اگر حرام را صداز این گونه آداب به جای بیاوری، فایده ندارد وسبب تاریکی دل شود:حقیقت خوردن آن است که خوراک و لقمه ات پاک و حلال باشد و اگر بخواهی برای لقمهٔ حرام، صد نوع از این آدابی را که گفتی، به جا بیاوری، اثری ندارد وسبب گمراهی ات می شود(نور حق به دلی که حرام می خورد نمی تابد)

''آن گفتن برای رضای خدا باشد:حرف های که می زنی از سر خواهش دل نباشد، بلکه فقط به خاطر رضایت خدا باشد.

''در آداب خواب، اصل این است که در دل تو بغض و کینه و حسد مسلمان نباشد و در ذکر حق باشی تا به خواب روی:راه و رسم خوابیدن این است که نسبت به هیچ مسلمانی، دشمنی و حسادت نداشته باشی و یاد خداوند را بر زبان جاری کنی تا خوابت ببرد.

معانی عبارات مهم درس هفتم کتاب فارسی پایهٔ هشتم

صفحهٔ «51»

ارائه شده توسط : کاربر پایه ی هشتم

در وب سایت : جم نما