تعداد نظرات
0 دیدگاه
تعداد لایک
8 پسندیدن
تاریخ انتشار
سه شنبه ۲ اسفند ۱۴۰۱
بازدید
422 نفر
معنی عبارت های مهم
۱) سلمان فارسی بر لشکری امیر :
بود سلمان فارسی فرمانده لشکری بود.
(۲) در میان رعایا چنان حقیر مینمود که وقتی خادمی به وی رسید گفت این توبره کاه بردار و به لشکرگاه سلمان بر:
بین عموم مردم چنان خوار و کوچک به نظر میرسید که یک بار خدمتگزاری به او رسید گفت: این کیسه کاه را بردار و به لشکرگاه سلمان ببر.
(۳) چون به لشکرگاه رسید مردم گفتند «امیر» است: وقتی به لشکرگاه رسید مردم گفتند: «فرمانده است.»
۴) آن خادم بترسید و در قدم وی افتاد:
آن خدمت گزار ترسید و به پای او افتاد.( از سلمان خواست تا او را ببخشد و مجازات نکند.)
آرایه ادبی:کنایه: در قدم کسی افتادن کنایه از درخواست بخشش کردن
(۵) سلمان گفت: «به سه وجه این کار را از برای خودم کردم نه از بهر تو:
سلمان گفت: «به سه دلیل این کار را به خاطر خودم انجام دادم نه به خاطر تو
(۶) هیچ اندیشه مدار:
اصلاً نترس
(۷)اول آنکه تکبّر از من دفع شود:
اول آنکه غرور و خودبینی از من دور شود.
(۸)دوم آنکه دل تو خوش شود:
دوم آنکه تو خوشحال شوی.
۹) سوم آنکه از عهده حفظ رعیت بیرون آمده باشم: سوم آنکه مسئولیت محافظت از مردم را[ که به عهده من است.]، به خوبی به انجام رسانده باشم.
گروه واژه های املایی درس دوازدهم پیام آور رحمت»
رحمت و سعادت غنیمت دانستن - ابوذر غفاری - پیغامبر اعظم - امان و پناه - کشور عمان - مؤمنان - قهر و غضب - بیهوده و مهمل - بیچاره و
بینوا - خطبه ها و وصایا - خرمشاهی و انصاری - بعید و التزامی
گروه واژه های املایی حکایت «سیرت سلمان»
دفع تكبر – عهده حفظ رعیت – روضه خلد – مجد خوافی – شهر خواف - خاف و ترسنده – وصایا و خطبه ها
معنای حکایت سیرت سلیمان
درس 13فارسی نهم
ارائه شده توسط : کاربر پایه ی نهم
در وب سایت : جم نما
به نظرتان بیشتر چه محتوای در جــم نـما منتشر شود؟