تعداد نظرات
0 دیدگاه
تعداد لایک
5 پسندیدن
تاریخ انتشار
سه شنبه ۲ اسفند ۱۴۰۱
بازدید
442 نفر
درس ۱۴:پیدای پنهان
احوال:جمع حال، حالها
صلاح:نیکی درستی، مصلحت
اراده: خواست ، میل
اکرم:گرامی بخشنده
طریقه:راه وروش
صله رحم :پیوند با خویشان، محبت به نزدیکان
امور:جمع امر، کارها، عملها
طعام:غذا، خوراک
اندوهناک: غمگین، اندوهگین
طلب عافیت: درخواست سلامتی
بقا:دوام زندگی
عبرت:پند، اندرز
پرداختن:در اینجا به معنی بیرون رفتن
تأمل:فکر کردن، اندیشیدن
تدبیر:چاره اندیشی، پایان کارها را پیش بینی کردن
تضرع: زاری کردن، حالت دعا و التماس
عظیم:بزرگ
عليم:دانا ،دانشمند، آگاه
غافل:ناآگاه ، بی خبر
فروغ :پرتو، روشنایی
تعالى:بلندپایه، بلند مرتبه
فواید:جمع فایده، سودها
توحید:یکتاپرستی
قائل:معتقد
جراحت:زخم
قوه: نیرو، توانایی
جمله :همه، همگی
متانت:سنگینی در رفتار، وقار و استواری
حاجت :نیاز
مزار :جای زیارت ،زیارتگاه
حکمت:دانش علم به حقایق آشیا
مساکین: جمع مسکین، فقیران ،بینوایان
حيا:خجالت، شرمساری
مصلحت: خیراندیشی، نیک خواهی
خضوع: فروتنی کردن، تواضع
مصیبت: بلا، سختی بزرگ
خلقت: آفرینش
معاصی: جمع معصیت، گناهان
خلل: آسیب، صدمه
معرفت :شناخت، علم
زیاده: بسیار، افزون
معلوم: آشکار ، دانسته شده
شأن: قدر و مرتبه
موافق: همراه، سازگار
شدیدتر:بیشتر
منع: بازداشتن دور کردن
شریف:ارزشمند، شرافتمند، عالی
نبوت: پیامبری
شعور: درک، آگاهی
نفع :سود، فایده
هاضمه:هضم کننده، دستگاه گوارش
صدقات :جمع صدقه، بخشش
معنی بیت و عبارت های مهم
جهان، جمله، فروغ روی حق دان /
حق اندر وی ز پیدایی است پنهان
"محمود شبستری"
همه جهان، جلوه ای از نور الهی است. خدا آن قدر در آفریدهها جلوه کرده و آشکار است که ما از شدت آشکار بودن خدا نمی توانیم او را ببینیم.
آرایه ادبی تضاد پیدا و پنهان
(۲) ابتدا میکنم ای مفضّل به یاد کردن خلقت انسان:
ای مفضّل صحبتم را با ذکر (یادآوری) آفرینش انسان شروع میکنم.
(۳) پس به خدا قائل شده اند و او را طبیعت نام کرده اند:
پس به وجود خدا معتقد شده اند و خدا را «طبیعت» نام نهاده اند.
( ۴ )برای آنکه حرارت در دل جمع نشود که آدمی را تلف کند:
برای آنکه دمای بدن و قلب بالا نرود و انسان را نابود نکند.
(۵) اگر از این قوه ها حافظه را نمیداشت، چگونه بود حال او و چه خللها داخل میشد در امور و زندگانی و کارهای او:
اگر (انسان) از این نیروها حافظه را نداشت حال و روز او چگونه بود و چه آسیبهایی به کارها و زندگی اش وارد میشد!؟
۶) پس، داده است خداوند علیم به آدمی آنچه صلاح دین و دنیای او در آنهاست و منع کرده است از آدمی، دانستن امری چند را که در شأن و طاقت او نیست دانستن آنها:
خداوند آگاه آنچه را که صلاح دین و دنیای انسان در آن است به او داده است و دانستن آنچه را که در قدر و مرتبه و توان او نیست، ممنوع کرده است.
(۷) زیرا که چون آدمی را احتیاج به ،آب شدیدتر است از احتیاج به نان :
چون انسان به آب بیشتر از نان نیاز دارد.
(۸) بنابر آنکه صبر او بر گرسنگی زیاده است از صبر بر تشنگی:
به دلیل آنکه انسان بهتر میتواند در برابر گرسنگی صبر کند تا تشنگی.
(۹) اگر آدمی را هرگز دردی نمیرسید به چه چیز ترک میکرد گناهان را و به چه چیز تواضع میکرد برای خدا و تضرع میکرد نزد او؟
اگر انسان هیچ وقت درد را احساس نمیکرد به چه دلیل گناهانش را ترک میکرد و به چه سبب در برابر خدا فروتنی میکرد و التماس و درخواست می کرد؟
(۱۰) و به چه چیز مهربانی میکرد به مردم و صدقات مینمود به مساکین؟:
[اگر درد نبود انسان به خاطر چه چیزی (با چه انگیزه ای) مهربانی میکرد و به انسانهای نیازمند کمک میکرد؟
(۱۱) نمی بینی کسی را که به دردی دچار شد. خضوع میکند و به درگاه خدا روی می آورد و طلب عافیت میکند و دست میگشاید به دادن صدقه ؟ :
نمی بینی انسانی که بیمار میشود چگونه در مقابل خدا فروتن میشود و از خدا درخواست سلامتی میکند و برای دفع بلا صدقه میدهد؟
(۱۲) پس نمیبینی که حکیم علیم در هر امری آنچه به عمل آورده همه موافق حکمت است و راه خطا در آن نیست؟:
پس نمی بینی که خدای عالم و آگاه در هر کاری آنچه را که به وجود آورده همه براساس علم و آگاهی است و هیچ اشتباهی ندارد؟
۱۳) پس من شاد و خوشحال برگشتم به آنچه از معرفت مرا حاصل شد و خدا را حمد کردم :
پس من شاد و خوشحال برگشتم و به خاطر آنچه از شناخت و آگاهی به دست آوردم خدا را شکر کردم.
معنای درس ۱۴پیدای پنهان فارسی نهم
ارائه شده توسط : کاربر پایه ی نهم
در وب سایت : جم نما
به نظرتان بیشتر چه محتوای در جــم نـما منتشر شود؟