تعداد نظرات
0 دیدگاه
تعداد لایک
5 پسندیدن
تاریخ انتشار
یکشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۲
بازدید
220 نفر
معنی ابیات،آرایه ها، شعر آزادگی/فارسی پایهٔ هشتم _صفحه(59)
خارکش پیری با دلق درشت/پشته ای خار همی برد به پشت
پیرمرد خارکش با لباس ضخیم پشمی، توده ای خار را بر پشت خود حمل می کرد.
دستور:کل بیت، یک جمله است. /همی⬅️معادل «می» امروزی:همی برد=می برد.
آرایه:واج آرایی «ش» و «ر» پشته و پشت:جناس
لنگ لنگان قدمی برمی داشت/هرقدم دانهٔ شُکری می کاشت
درحالی که می لنگید و راه می رفت، با هر قدم خدا را شکر می کرد.
دستور: «لنگ لنگان» قید است. / «قدم» و «دانهٔ شکر» مفعول است.
آرایه:دانهٔ شُکر:اضافهٔ تشبیهی(شکر:مشبه، دانه:مشبه به) /دانهٔ شکرکاشتن:کنایه از شکر گزاری خدا
کای فرازندهٔ این چرخ بلند/وی نوازندهٔ دل های نژند
می گفت:ای کسی که این آسمان بلند را بر پا کردی و ای کسی که با دل های غمگین و ناراحت محبت و مهربانی می کنی.
آرایه:واج آرایی «ن» /چرخ بلند:استعاره از آسمان
کنم از جیب نظر تا دامن/چه عزیزی که نکردی با من
زمانی که سر تا پای خودم را نگاه می کنم،پی می برم چه وبزگواری هایی در حق من کردی.
در دولت به زخم بگشادی/تاج عزت بر سرم بنهادی
در بخت و اقبال را به روی من باز کردی و تاج سر افرازی را بر سر من قرار دادی (مرا خوشبخت و سر بلند کرده ای).
دستور: «در دولت» و «تاج عزت»مفعول هستند.
آرایه:تاج عزت:اضافهٔ تشبیهی(عزت:مشبه، تاج:مشبه به) /تاج سر:تناسب/در دولت گشودن به روی کسی:کنایه از کسی را به سعادت و خوشبختی رساندن/تاج عزت نهادن بر سر کسی:کنایه از کسی را سر بلند و سر افراز کردن.
حد من نیست ثنایت گفتن/گوهر شکر عطایت سُفتن
من در حدی نیستم که بتوانم تو را ستایش کنم و شُکر بخشش هایی که در حقم کرده ای به جا بیاورم.
آرایه:شُکر وثنا:تناسب/گوهر شُکر:اضافهٔ تشبیهی(شُکر:مشبه، گوهر:مشبه به) /گوهر سُفتن:کنایه از بیان کردن سخنان دلنشین.
نوجوانی به جوانی مغرور/رخش پندارهای راند ز دور
جوانی که به نیروی جوانی خود می نازید و غرق خیالات باطل بود، (به سوی خارکش آمد)
دستور:کل بیت یک جمله است. / «رخش پندار» مفعول است. /همی راند:می راند
آرایه:رخش پندار:اضافهٔ تشبیهی(پندار:مشبه، رخش:مشبه به) /نوجوانی و جوانی تناسب
آمد آن شکرگزاری به گوش/گفت کای پیرخرف گشته، خموش
سپاس و شکرگزاری پیرمرد را شنید به او گفت:ای پیرمرد کم عقل، ساکت باش و چیزی نگو.
دستور:بیت چهار جمله دارد. ای پیر خرف گشته، منادا است و فعل آخرمصراع دوم حذف شده است(خموش باش)
آرایه:واج آرایی «گ» و «ش»
خاربر پشت، زنی زین سان گام/دولتت چیست؟ عزیزی کدام؟
در حالی که این طورخار بر پشت داری وبه سختی راه می روی، دیگر بخت اقبال ارجمندی ات کجاست؟
آرایه:واج آرایی «ز»
عزت از خاری نشناخته ای/عمر در خارکش باخته ای
فرق ببین پستی و ارجمندی را نمی دانی و عمرت را درخارکشی تلف کرده ای.
دستور: «عزت» و «عمر» مفعول هستند.
آرایه :عزت و خواری:تضاد/واج آرایی «خ» /عمر باختن:کنایه از تلف کردن و هدر دادن عمر
پیرگفتا که چه عزت زین به؟ /که نیَم بر در تو بالین نه
پیرمرد جواب داد:چه سر بلندی و افتخاری از این بالاتر که من محتاج و نیازمند کسی مثل تو نیستم.
دستور:بیت سه جمله دارد:فعل آخرمصراع اول حذف شده است(به است).
آرایه:بالین نه:کنایه از محتاج و نیازمند
کای فلان، چاشت بده یا شامم/نان و آبی که خورم و آشامم
(نمی گویم) که ای فلانی، صبحانه یا شامی یا نان و آبی بده تا بخورم و بیاشامم.
دستور: «چاشت»، «شان»، «نان» و «آب» مفعول هستند. / «م» در شامم، متمم است(به من شام بده)
آرایه:چاشت، شام، نان و آب:مراعات نظیر
شُکر گویم که مرا خار نساخت/به خسی چون تو گرفتار نساخت
خدا را شکر می کنم که مرا پست و حقیر نکرد و به شخص فرومایه ای مثل تو، محتاج و نیازمند نکرد.
آرایه:خسی چون تو:تشبیه/واج آرایی «خ»
داد با این همه افتادگی ام/عز آزادی و آزادگی ام
با وجود این که ضعیف و ناتوان هستم، به من آزادی و آزادگی بخشید.
دستور: «م» در «افتادگی ام» مضاف الیه است (افتادگی من)، ولی در «آزادگی ام» متمم است(آزادگی به من داد.)
آرایه:آزادی و آزادگی:تناسب/افتادگی:کنایه از فروتنی و تواضع ولی در این جا به معنی ضعیف و ناتوان بودن است.
معنی ابیات، آرایه ها و نکته ها شعر آزادگی
صفحه «59»کتاب درسی فارسی پایهٔ هشتم
ارائه شده توسط : کاربر پایه ی هشتم
در وب سایت : جم نما
به نظرتان بیشتر چه محتوای در جــم نـما منتشر شود؟