تعداد نظرات
0 دیدگاه
تعداد لایک
5 پسندیدن
تاریخ انتشار
یکشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰
بازدید
74 نفر
آیا جهان اجتماعی صرفا تابع خواست و ارادۀ افراد است؟
در درسهای گذشته بیان شد که افراد انسانی با آگاهی و ارادۀ خود به کنش اجتماعی میپردازند و با همین کنشها در ساختن جهان اجتماعی و تداوم آن مشارکت میکنند. آیا این بدان معناست که ما همواره میتوانیم هرگونه بخواهیم جهان اجتماعی را بسازیم یا تغییر دهیم؟ یا اینکه جهان اجتماعی پیامدهایی دارد که بر اراده و فعاّلیتهای ما تأثیر میگذارد؟
شاه انوشیروان به موسم دی / رفت بیرون ز شهر بهر شکار / در سر راه دید مزرعهای / که در آن بود مردم بسیار / اندر آن دشت پیرمردی دید / که گذشته است عمر او ز نود / دانه جوز در زمین میکاشت / که به فصل بهار سبز شود / گفت کسری به پیرمرد حریص / که چرا حرص میزنی چندین؟ / پایهای تو بر لب گور است / تو کنون جوز میکنی به زمین/ مرد دهقان به شاه کسری گفت / مردم از کاشتن زیان نبرند / دگران کاشتند و ما خوردیم / ما بکاریم و دیگران بخورند
ملک الشعرا بهار
یکی از جامعه شناسان به پرسش بالا این گونه پاسخ میدهد که سهم مردگان در ساختن جهان اجتماعی بیشتر از سهم زندگان است؛ یعنی سهم پیشینیان ما در ساختن جهان اجتماعی بیشتر از ماست. همچنان که سهم ما در ساختن جهان آیندگان بیش از آنهاست. شما چه فکر میکنید؟ کلاس درس خود را در نظر بگیرید و سهم خودتان، معاصران و پیشینیان را در شکل گیری آن، شناسایی کنید. سهم کدام یک قابل انکار است؟
بخوانیم و بدانیم
زندگی اجتماعی به مثابه گفتوگو
تصور کنید وارد یک اتاق پذیرایی میشوید. دیر رسیدهاید. وقتی که وارد می شوید، دیگران پیش از شما آمدهاند و درگیر بحثی داغ هستند که نمیتوانند آن را حتی برای چند لحظه متوقف کنند و به شما بگویند که موضوع چیست. بحث، پیش از آنکه هر یک از افراد به آنجا رسیده باشند، شروع شده است و بنابراین هیچ یک از حاضران واجد شرایط لازم نیست که بتواند به شما بگوید این بحث از چه مراحلی گذشته است. مدتی مینشینید و گوش میدهید بعد به این نتیجه میرسید که رشتۀ بحث را فرا گرفتهاید؛ آنگاه شما هم وارد بحث میشوید و نظر خودتان را میگویید. کسی به شما پاسخ میدهد؛ شما هم پاسخ او را میدهید. کسی دیگربه دفاع از شما بر میخیزد و یکی دیگر به صف طرف مقابل شما میپیوندد ... . به هر صورت بحث پایان ناپذیر است. دیر وقت میشود و شما باید بروید، اما بحث و گفتوگو همچنان ادامه دارد.
جهان اجتماعی با آگاهی و ارادۀ افراد انسانی پدید میآید. ولی این پدیده، پس از آنکه با کنش انسان تحقق پیدا کرد، پیامدها و الزامهایی را به دنبال میآورد که وابسته به قرارداد و اراده تک تک افراد نیست. این پیامدها خود، موقعیت جدیدی (فرصتها و محدودیتها) را برای کنشها و انتخابهای بعدی ما فراهم میآورد. قبلا از تفاوت کنش انسانها و فعّالیت حیوانات سخن گفتیم. یکی از تفاوتهای ما و حیوانات، در خانه سازی آشکار میشود. حیوانات هم مثل ما انسانها که به خانه و سرپناه نیاز داریم، به لانه و سرپناه احتیاج دارند. بیشتر حیوانات خانه میسازند. خانۀ حیوانات ممکن است در مکان، شکل، مصالح، استحکام و ... با خانۀ انسانها تفاوتهایی داشته باشد. ولی مهمترین تفاوت خانه سازی انسان و حیوان در این است که انسان پس از ساختن خانهاش ناچار میشود متناسب با شرایط خانه، در خود و شیوۀ زندگیاش تغییر ایجاد کند. به همین دلیل شیوۀ زندگی انسان کوچ نشین، یک جانشین و شهرنشین متفاوت میشود.
فرصتها و محدودیتهاجهان اجتماعی را میتوان همچون خانهای در نظر گرفت که انسان میسازد؛ ولی این خانه پس از ساخته شدن، الزام ها و پیامدهایی برای انسان پدید میآورد که رفتار و زندگی او را متأثر میسازد. ما انسانها در جهانی دیده میگشاییم که توسط گذشتگان ما پدید آمده است؛ جهانی که باورها، ارزش ها، هنجارها و نمادهای آن شکل گرفتهاند و به فعّالیت اجتماعی ما شکل میدهند؛ امّا هر یک از ما صرفاً کنش گری منفعل نیستیم بلکه میتوانیم یا در جهت تداوم، گسترش و پیشرفت این جهان حرکت کنیم یا در مسیر حرکت به سوی جهان اجتماعی جدیدی گام برداریم. ساختن جهان اجتماعی جدید، نیازمند پیدایش و گسترش آگاهی و ارادهای نوین است و ممکن است جهان موجود از بسط آن جلوگیری کند. هر جهان اجتماعی تا زمانی که از طریق مشارکت اجتماعی افراد پابرجاست، پیامدهای آن نیز باقی است. با تغییر جهان اجتماعی موجود، و در پی آن، برداشته شدن الزامهایش، جهان اجتماعی جدیدی شکل میگیرد و الزامهای دیگری به دنبال میآورد که بر فعّالیت اجتماعی اعضای آن تأثیر میگذارد.
تحلیل کنید (صفحهٔ ۴۰ کتاب درسی)
برابر مقررات، همراه داشتن جزوه و کتاب درسی در جلسۀ امتحان ممنوع است. فرصتها و محدودیتهای این ممنوعیت را تحلیل کنید.
فرصتها: پیشبینی و برنامه ریزی برای کسب نمرهٔ بهتر، مطالعهٔ عمیقتر مطالب مربوطه، شناخت بهترِ توانمندیهای علمی خود، بسط و گسترش عدالت علمی
محدودیتها (تحدیدها): سختی فرایند امتحان، از دست دادن موقعیت برای کسب نمرهٔ بالاتر، بی اثر کردن مطالعهٔ سطحی
پیامدهای جهان اجتماعی فرصتاند یا محدودیت؟
برخی گمان میکنند پیامدهای جهان اجتماعی محدود کنندۀ افراد است و برخی دیگر معتقدند که فرصتهای جدیدی برای انسان پدید میآورد. شما در این باره چه فکر میکنید؟
هر خانهای نقشهای دارد که یک معمار، آن را در قالب در و دیوار بنا میکند. بدون این اجزا، هیچ نقشهای بر روی زمین تبدیل به خانۀ واقعی نمیشود. آیا یک خانه میتواند تنها از در، یا تنها از دیوار ساخته شده باشد؟ اگر صرفا از دیوار ساخته شده باشد، ورود و خروج به آن غیرممکن میشود و اگر همهاش در و پنجره باشد، امنیت و آرامش اهل خانه را تأمین نمیکند. اگر درها و دیوارها را فرصتها و محدودیتهای خانه فرض کنیم، هیچ خانهای بدون این فرصتها و محدودیتها ممکن نمیشود. جهان اجتماعی نیز در قالب فرصتها و محدودیتها تحقق مییابد. منظور از فرصتها و محدودیتهای جهان اجتماعی چیست؟
فرصتها و محدودیتهای بزرگراههاقوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی را در نظر بگیرید. این قواعد را انسانها وضع میکنند. اجرای این مقررات برای رانندگان و عابران محدودیتهایی پدید میآورد. آیا میتوانید بعضی از این محدودیتها را نام ببرید؟ به نظر شما اگر مقررات راهنمایی و رانندگی برداشته شود چه اتفاقی میافتد؟ آیا در آن صورت رانندگان و عابران میتوانند با ایمنی تردد کنند؟ بنابراین، مقررات راهنمایی و رانندگی با آنکه محدودیتهایی به وجود میآورند، عمل کردن به آنها، فرصت رفت و آمد ایمن و سریع را نیز به دنبال دارد. به زبانی که مردم کی جامعه با آن صحبت میکنند، توجه کنید. این زبان، دستور و قواعد پیچیدهای دارد. مردمی که با آن سخن میگویند، باید قواعدش را بیاموزند و در چارچوب آن حرف بزنند. آنها نمیتوانند هرگونه که دلشان بخواهد صداها، حرفها، کلمات و جملات را به کار ببرند. با این حال همین محدودیتها، فرصت ارتباط با هم زبانان و مبادلۀ معانی پیچیده را فراهم میآورد. بخشهای مختلف جهان اجتماعی، فرصتها و محدودیتهایی دارند. فرصتها و محدودیتها به یکدیگر وابستهاند و هیچکدام بدون دیگری محقق نمیشوند. به عبارت دقیقتر، فرصتها و محدودیتها، دو روی یک سکهاند. هر جهان اجتماعی نیز براساس عقاید و ارزشهای خود، افقها و ظرفیتهای جدیدی برای انسان فراهم میکند و ممکن است ظرفیتها و توانمندیهای دیگر بشر را نادیده بگیرد. جهانهای اجتماعی مختلف را میتوان براساس آرمانها و ارزشهای آنها و نیز فرصتها و محدودیتهایی که به دنبال میآورند، ارزیابی کرد.
برخی از جهانهای اجتماعی، استعدادهای معنوی انسان را نادیده میگیرند یا فرصت شکوفایی فطرت آدمی را فراهم نمیآورند. برخی دیگر، مانع بسط ابعاد دنیوی وجود انسان میشوند و نسبت به نیازهای مادی و دنیوی انسان بی توجهاند و با رو یکرد دنیاگریز خود، از توانمندیهای آدمی برای آباد کردن این جهان استفاده نمیکنند.
تسلط بر طبیعت بت پرستیبخوانیم و بدانیم
خداوند سبحان در قرآن کریم خانۀ عنکبوت را سستترین خانهها توصیف میکند (سورۀ عنکبوت آیۀ 41) تار عنکبوت محکمترین مادۀ زیستی است که تاکنون شناخته شده است. تارهای ابریشمیِ سازندۀ خانۀ عنکبوت، از فولاد هم محکمترند. یک تار بلند عنکبوت پیش از پاره شدن تا پنج برابر طول خود کشیده میشود. اگر یک عنکبوت، تاری به ضخامت انگشت شست میساخت میتوانست یک هواپیمای جمبوجت را به آسانی حمل کند. شکل خانۀ عنکبوت نیز شگفت انگیز و به شکل دایرههای متحدالمرکزی است که با شعاعی به هم متصل شدهاند و با چسبندگی خود توان به دام انداختن حشرات را دارند. با این حال چرا قرآن آن را سستترین خانهها توصیف کرده است؟ خانۀ عنکبوت و نه تارهای آن سستترین خانههاست؛ زیرا عنکبوت را نه از گرمای خورشید محافظت میکند و نه از سرمای زمستان. سایۀ کافی ایجاد نمیکند و در برابر باران، تند باد و خطر مهاجمان قادر به محافظت از او نیست. این خانه از دوستی و مهربانی نیز تهی است؛ در برخی عنکبو تها جنس ماده، جنس نر را میکُشد. در برخی حالتها عنکبوت ماده بی رحمانه بچههای خود را میخورد. وقتی بچه عنکبوتها از تخم بیرون میآیند، خود را در یک مکان بسیار شلوغ، داخل کیسه تخم میبینند. این خواهرها و برادرها به خاطر غذا یا فضا باهم درگیر میشوند و یکدیگر را میکشند. خانه عنکبوت وحشیترین خانههاست که در آن خبری از پیوندهای خویشاوندی و عاطفی نیست. بدین ترتیب از مرغوبترین مصالح و اشکال، سستترین خانه بنا میشود. پروردگار، خلقت عنکبوت و خانهاش را مذمت نمیکند؛ بلکه از آن برای مقایسه استفاده میکند. خدا زندگی انسانهایی را که غیر خدا را به دوستی و سرپرستی میگیرند، همچون کسانی میداند که به خانهٔ سستی، همچون خانۀ عنکبوت پناه بردهاند.
تأمّل کنید (صفحهٔ ۴۳ کتاب درسی)
فرصتها و محدودیتهای جهان اجتماعی به صورت حقوق و تکالیف افراد ظاهر میشوند. حقوق و تکالیف، به یکدیگر وابستهاند و هیچ کدام بدون دیگری محقق نمیشوند. برای شناخت عمیقتر فرصتها و محدودیتهای جهان اجتماعی، پارهای از حقوق و تکالیف خود را به عنوان عضو خانواده نام ببرید.
فرصتها: برخورداری از حمایتهای خانواده، آموختن جامعه پذیری، آموزش نظم در رفتار و داشتن امنیت فکری
محدودیتها (تحدیدها): کاهش آزادی، رعایت حدود دیگران و هنجارها، پاسخگویی در مقابل تنبلی و کاستیها، فرمانبرداری از بزرگترها و مقررات خانواده
سعدی در شعر زیر چه فرصتها و محدودیتهایی را بر میشمارد؟
هزاران در از خلق بر خود ببندی | | گرت باز باشد دری آسمانی |
سفرهای عِلوی کند مرغ جانت | | گر از چنبر آز بازش پرانی |
گر از باغ انست گیاهی برآید | | گیاهت نماید گل بوستانی |
همه عمر تلخی کشیده است سعدی | | که نامش برآمد به شیرین زبانی |
| | سعدی |
فرصتها: حضور در فضای معنوی و الهی، گشایش ذهنی و دید اجتماعی، رشد مادّی و کسب شهرت به نیکنامی و خوشبیانی
محدودیتها (تحدیدها): قطع رابطه با بسیاری از افراد، انجام کار برای دیگران، تحمل رنج و سختی و پرهیز از خواستهها
فرصتها و محدودیتهای جهان متجدّد کداماند؟
منظور از جهان متجدّد، غرب بعد از رنسانس یعنی جهان غرب چهارصدسال اخیر است. اندیشمندان مختلف دربارۀ ویژگیهای این جهان اجتماعی گفتوگوهای بسیاری کردهاند و فرصتها و محدودیتهایی را که این جهان برای بشریت به وجود آورده است، برشمردهاند. به نظر شما ویژگیهای این جهان کداماند؟
جهانهای اجتماعی را براساس فرهنگ آنها به دو نوع دنیوی و معنوی تقسیم میکنند:
نیز میگویند و منظور از آن، فرهنگی «فرهنگ سکولار» جهان دنیوی دارای فرهنگ دنیوی است. به فرهنگ دنیوی است که عقاید و ارزشهای آن، مربوط به همین جهان است. در این فرهنگ، جهانِ دیگر انکار میشود یا در محدودهٔ منافعی که برای خواستههای این جهانیِ بشر دارد، پذیرفته میشود. جهانِ دنیوی همهٔ ظرفیتها و استعدادهای انسان را در خدمت دنیا به کار میگیرد و ظرفیتها و خواستههای معنوی انسانها را به فراموشی میسپارد. جهانِ معنوی، فرهنگ معنوی دارد. این فرهنگ، هستی را فراتر از طبیعت میبیند و زندگی این جهان را در سایهٔ. حیات برتر، مقدّس و متعالی میگرداند. انسان در این فرهنگ از محدودهٔ مرزهای این جهان عبور کرده، چهرهای آسمانی و ملکوتی پیدا میکند. جهان معنوی دو نوع توحیدی و اساطیری دارد. فرهنگ اسلام و انبیای الهی که تفسیری توحیدی و الهی از انسان ارائه میدهند، فرهنگ جهان توحیدی است، اما جهان اساطیری، فرهنگِ اساطیری دارد که به خداوندگاران و قدرتهای فوق طبیعی قائل است و محصول انحراف بشر از فرهنگ توحیدی است. فرهنگ اساطیری مانع شکوفایی فطرت آدمی میشود. جهان متجدّد، چه نوع جهان اجتماعی است و چه فرصتها و محدودیتهایی دارد؟
یکی از متفکرانی که دربارهٔ ویژگیهای جهان متجدّد اندیشیده، ماکس وبر جامعه شناس آلمانی است. او فرصتها و محدودیتهایی را برای این جهان اجتماعی بر میشمارد:
جهان متجدّد، رو یکرد دنیوی و این جهانی دارد و در جهت برخورداری از زندگی دنیوی و تسلط انسان بر این عالم گام برمیدارد. در این جهان اجتماعی، آدمیان متوجه اهداف دنیویاند و برای رسیدن به این اهداف، از علوم تجربی استفاده میکنند. این علوم با روش تجربی و فنّاوری حاصل از آن، قدرت پیش بینی و پیشگیری از حوادث و مسائل طبیعی همانند بیمار ی، زلزله، سیل و ... را به انسان میدهد.
قوت افرنگ از علم و فن است | | از همین آتش، چراغش روشن است |
| | اقبال لاهوری |
در جهان متجدّد، کنشهایی که اهداف دنیوی را به وسیلۀ علوم تجربی تعقیب میکنند، به شدت رواج مییابند. رواج این دسته از کنشهای حسابگرانۀ معطوف به دنیا، عرصه را بر سایر کنشهای انسانی، مانند کنشهای عاطفی و اخلاقی تنگ میکند. این وضعیت، افراد خواهان تسلط براین جهان را به تدریج، اسیر نظام اجتماعی پیچیدهای میسازد که مثل قفس آهنین، همۀ ابعاد وجود آنان را احاطه میکند و فرصت رهایی از این قفس خود ساخته را از آنان میگیرد. از این روند، به از دست رفتن اراده و آزادی انسانها یاد میشود. در جهان متجدّد، عناصر معنوی و مقدس طرد میشوند و جهان، از هیچ گونه قداستی برخوردار نیست. جهان صرفا از مواد و موجودات خامی ساخته شده است که همه در اختیار و کنترل بشرند؛ به وسیلۀ او به کار گرفته میشوند، دگرگون میشوند و به مصرف میرسند و هیچ گونه قداستی ندارند.
در نگاهش آدمی آب و گل است | | کاروان زندگی بی منزل است |
| | اقبال لاهوری |
جهان متجدّد فقط علومی را که با روشهای تجربی به دست میآیند، علم میداند و علومی را که از روشهای فرا تجربی (عقلانی و وحیانی) استفاده میکنند، علم نمیشناسد. با افول این دسته از علوم، امکان ارزیابی ارزشها و آرمانهای بشری که پدیدههای فرا تجربیاند و با علوم تجربی قابل مطالعه نیستند از دست میرود و داوری دربارهٔ این امور، به تمایلات افراد و گروههای متفرّق سپرده میشود. آیا راهی برای ارزیابی فرصتها و محدودیتهای یک جهان اجتماعی وجود دارد؟
تصاویری از فیلم عصر جدید؛ انسان در بند تکنولوژیتفسیر کنید (صفحهٔ ۴۵ کتاب درسی)
فیلم سینمایی «عصر جدید» را ببینید و تصویری را که چارلی چاپلین از انسان معاصر ارائه میکند، تفسیر کنید.
این فیلم نمایشگر زندگی انسانهایی است که در تکرار به سر میبرند و از روی عادت زندگی میکنند. در عصر مدرنسیم، کارگران زیاد کار میکنند و در فکر افزایش ساعت کاری خود هستند؛ حتّی باید در وقت غذا خوردن خود صرفهجویی کنند. همه چیز در خطّ تولید خلاصه میشود. انسان به دلیل تکرار یک فعل و عمل از محوریت فعّالیتهای عقلانی خارج و ماشین محور میشود و حتّی خود، عامل اختلال در روند کار و عملکرد ماشین میشود. (صحنهٔ افتادن بر روی نوار نقّاله)، انسان آن قدر ذهنیت ماشینی پیدا میکند که حتّی در ساعات غیر اداری نیز رفتار ماشینی و نگاه ماشینی خود را حفظ میکند.
مفاهیم اساسی (صفحهٔ ۴۶ کتاب درسی)
جهان متجدد، سهم مردگان در ساخت جهان اجتماعی، فرصت، محدودیت (تحدید)، فرهنگ معنوی، فرهنگ دنیوی، فرهنگ سکولار، جهان توحیدی، جهان اساطیر و تصویر انسان معاصر
خلاصه کنید (صفحهٔ ۴۶ کتاب درسی)
هر جهان اجتماعی فرصتها و محدودیتهایی دارد.
- در جهان اجتماعی امروز، فرصتها و محدودیت را گذشتگان ما پدید آوردهاند.
- با تغییر و رشد آگاهی افراد انسانی تغییر جهان اجتماعی صورت میگیرد.
- از نظر فرهنگی جهانهای اجتماعی یا دنیوی هستند یا معنوی.
- فرهنگ جهان معنوی اسلام، فرهنگ توحیدی است.
- فرهنگ جهان دنیوی، فرهنگ سکولار است.
- جهان متجدّد جلوهای از جهان اجتماعی دنیوی است.
- جهان اساطیری حاصل انحراف بشر از فرهنگ توحیدی است.
-جهان متجدّد بر وجود انسان قفس آهنینی ساخته است که حتّی فرصت رهایی از آن را نیز ندارد.
آنچه از این درس آموختیم (صفحهٔ ۴۶ کتاب درسی)
ارائه شده توسط : حسین ایزدی
در وب سایت : جم نما
به نظرتان بیشتر چه محتوای در جــم نـما منتشر شود؟