تعداد نظرات
0 دیدگاه
تعداد لایک
5 پسندیدن
تاریخ انتشار
جمعه ۱۹ آذر ۱۴۰۰
بازدید
179 نفر
** فرانسوا کوپه نویسنده و شاعر قرن نوزدهم میلادی اهل فرانسه است. از آثار او میتوان «عابر»، «فردوسی»، «برای تاج»، «صمیمیتها»، «دفتر سرخ» و «فرودستان» را نام برد.
معنی گنج حکمت مزار شاعر با آرایه های ادبی
معنی گنج حکمت مزار شاعر دهم
تیمور لنگ، گاه سوار بر اسبی که لگامی زرین داشت _سرگرم اندیشههای دور و دراز خود_ از میدان جنگ به گورستان میرفت و از اسب پیاده میشد و تنها در میان قبرها به گردش میپرداخت و هر گاه بر مزار یکی از نیاکان خود یا شاعری بزرگ، سرداری دلاور و دانشمندی نامدار میگذشت، سر فرود میآورد و مزار او را میبوسید.
تیمور لنگ، بعضی مواقع بر اسبی که لگامی طلایی داشت، سوار میشد و در حالی که سرگرم اندیشههای دور و دراز خود بود، از میدان جنگ به سمت قبرستان میرفت و از اسب پایین میآمد و در میان قبرها میچرخید و هر گاه بر آرامگاه یکی از اجداد خود، شاعر بزرگ، فرمانده شجاع و دانشمندی مشهور میرسید، سرش را پایین میآورد و آرامگاه را میبوسید و ادای احترام میکرد.
آرایه های ادبی: سرگرم بودن: کنایه از مشغول بودن / سر فرود آوردن: کنایه از تعظیم کردن
⇐⇐⇐ معنی گنج حکمت مزار شاعر ⇒⇒⇒
تیمور، پس از آنکه شهر توس را گشود، فرمان داد که از کشتار مردم آن دست بردارند؛ زیرا فردوسی، شاعر ایرانی، روزگار خود را در آن به سر برده بود.
تیمور بعد از آنکه شهر توس را به تصرف درآورد، دستور داد که مردم شهر را نکشند؛ زیرا فردوسی شاعر بزرگ ایرانی در این شهر زندگی میکرد.
آرایه های ادبی: دست برداشتن: کنایه از منصرف شدن، انجام ندادن/ به سر بردن: کنایه از گذراندن = روزگار به سر برده بود: زندگی کرده بود
⇐⇐⇐ معنی گنج حکمت مزار شاعر ⇒⇒⇒
آنگاه تیمور بر سر مزار او شتافت و چون جذبهای اسرار آمیز او را به سوی فردوسی میکشید، خواست که قبرش را بگشایند: «مزار شاعر غرق در گل بود.»
سپس تیمور به آرامگاه فردوسی رفت و جاذبهای پر رمز و راز، او را به سمت فردوسی جلب میکرد، دستور داد قبر فردوسی را باز کنند: (باز کردند) دید آرامگاه شاعر بزرگ پر از گل است.
آرایه های ادبی: غرق در چیزی بودن: کنایه از فراوانی آن چیز / به سوی چیزی کشیده شدن: کنایه از جلب شدن توجه
⇐⇐⇐ معنی گنج حکمت مزار شاعر ⇒⇒⇒
تیمور در اندیشه شد که پس از مرگ، مزار کشورگشایی چون او چگونه خواهد بود. پس، از راه قرهقوم به سوی تاتار _آنجا که نیای بزرگش، چنگیز، در معبدی آهنین آرمیده است_ روی آورد.
تیمور به فکر فرو رفت که آرامگاه فاتحانی مانند خودش چگونه خواهد بود. به همین دلیل از راه قرهقوم به تاتار رفت تا آرامگاه چنگیز، جدّ بزرگش را که در عبادتگاهی آهنی دفن شده بود، ببیند.
آرایه های ادبی: آرمیدن: کنایه از مردن و دفن شدن / روی آوردن: کنایه از رفتن
⇐⇐⇐ معنی گنج حکمت مزار شاعر ⇒⇒⇒
در برابر زائر نامدار که زانو بر زمین زده و سر فرود آورده بود، سنگ بزرگی را که بر گور فاتح چین نهاده بودند، برداشتند؛ ولی تیمور ناگهان بر خود لرزید و روی برگردانید: «گور ستمگر غرق در خون بود.»
در مقابل زیارت کننده مشهور که بر زمین زانو زده بود و به نشانه احترام، سرش را پایین آورده بود سنگ بزرگی که بر قبر فاتح و کشورگشای چین گذاشته بودند، برداشته شد. ولی تیمور ناگهان لرزید و روی خود را برگرداند: قبر آن ظالم در خون غرق بود.
آرایه های ادبی: سر فرود آوردن: کنایه از تعظیم کردن / فاتح چین: استعاره از چنگیز / بر خود لرزیدن: کنایه از شوکه شدن و ترسیدن
⇐⇐⇐ معنی گنج حکمت مزار شاعر ⇒⇒⇒
معنی کلمات گنج حکمت مزار شاعر
ارائه شده توسط : حسین ایزدی
در وب سایت : جم نما
به نظرتان بیشتر چه محتوای در جــم نـما منتشر شود؟