يكي از اشتباهات بزرگ، مشكل قانون عملي و عكسالعمل است كه متأسفانه بسيار رايج ميباشد. طبق قانون سوم نيوتن براي هر عملي, عكسالعملي است مساوي و در خلاف جهت آن. اين نيروها دو ويژگي مهم دارند: 1) از لحاظ اندازه كاملاً مساويند. 2) آنها در امتداد يك راستا ولي در جهت مخالف هم قرار دارند.
به اين ترتيب وقتي فردي در حالت ثابت روي زمين ايستاده باشد، نيرويي برابر وزن خود بر زمين وارد كرده و در مقابل زمين نيز نيرويي هم اندازه ولي مخالف آن در همان راستاي بردار نيرو، به فرد وارد ميكند. در اينصورت وي در حال تعادل خواهد بود. زيرا اگر نيروي فرد بيشاز نيروي زمين باشد، وي به داخل زمين فرو ميرود و اگر نيروي زمين بيشاز نيروي فرد باشد، به بالا حركت خواهد نمود.
هنگامي كه ما روي زمين راه ميرويم، با پاي خود نيرويي را به زمين وارد ميكنيم. در واقع زمين را به عقب هل ميدهيم. اما چون زمين بسيار بزرگتر از ما است، از جاي خود تكان نميخورد، بلكه زير پاي ما را محكم كرده و ما به جلو حركت ميكنيم. درحاليكه وقتي روي صفحه تردميل راه ميرويم، ما به جلو حركت نميكنيم، بلكه اين زمين زيرپاي ما است كه بهطرف عقب حركت ميكند. در اين حالت، نيروي عمل ما از نيروي عكسالعمل صفحه تردميل (زمين) بيشتر شده و بر آن غالب ميشود.
براساس اين قانون، وقتي كه شما به جايي يا چيزي ضربه ميزنيد، نيروي به همان اندازه از طرف آن جسم بر شما وارد ميشود. تاكيد ميكنم اين نيرو دقيقاً در راستاي ضربه است، نه جهت ديگر. اگر نيروي عمل غالب شود، شيئ ميشكند و اگر نيروي عكسالعمل غالب شود، دست شما ميشكند! ميبينيد كه در قانون سوم نيوتن، هيچ مفهومي ندارد كه عمل در يك دست باشد و عكسالعمل در دست ديگر! عمل و عكسالعمل بايد در راستاي يك خط و عكس يكديگر باشند. اين چيزي كه به عنوان «عمل و عكسالعمل برطبق قانون نيوتن» به ما گفته شده است، از لحاظ فيزيك و مكانيك ردّ و غلط است.
بهعنوان مثال در دفاعهاي الگولماكي و يا مومتونگماكي، دست عمل به بالا يا بغل حركت ميكند، درحاليكه دست عكسالعمل در يك راستاي ديگر حركت دارد. همين حالا يك بار اين تكنيك را اجرا كنيد و ببينيد كه آيا ربطي به قانون نيوتن دارد؟
يك مثال ديگر بزنيم. از همان ابتدا به ما گفته شده كه در تكنيك يوپچاگي، عمل پاي ضربهزننده است و عكسالعمل، دستي كه به موازات پا پرتاب ميشود! اما من هنوز قانع نشدهام كه دست چه ربطي به پا دارد، مگر عكسالعمل نبايد هم اندازه و مخالف باشد، در اين تكنيك، نيروي دست هماندازه پا نيست! و جهت آن نيز مخالف جهت ضربه نميباشد! فكر ميكنم نيوتن هم از اينكه قوانيناش اينگونه تعبير و تحريف ميشوند، راضي نباشد!
نيروي عكسالعمل در هنر رزمي تكواندو مفهوم ديگري دارد. درواقع اين يك تشابه اسمي يا بهتر بگوييم اشتباه لغوي است. نيروي عكسالعمل در تكواندو، در واقع حركت اعضاي ديگر بدن براي تعادل، هماهنگي بهتر و افزايش نيروي تكنيك ميباشد. براي مثال وقتي كه با دست راست مشت ميزنيد، دست چپ را هم زمان به عقب ميكشيد و اين حركت باعث هماهنگي بهتر نيروي مشت شما ميشود.
سؤال ميشود كه «چرا وقتي از دست ديگر براي عكسالعمل كمك ميگيريم، قدرت و سرعت ضربهمان بيشتر ميشود؟« اگرچه جواب اين سؤال را خواهيم گفت، اما بهتر است قبل از آن به مقدمهاي اشاره شود.
اغلب مردان عادت دارند، موقع راهرفتن دست خود را تكان بدهند. آيا آنها با دستان خود راهميروند؟ حركت دست چه نقشي در راهرفتن آنها دارد؟ چرا خانمها اينگونه راه نميروند؟ چرا همين آقايان وقتي كيفي در دست دارند، دست خود را تكان نميدهند؟ آيا از قدرت و سرعت راهرفتنشان كاسته ميشود؟ خير، اين تنها يك عادت است، ميتوانيد به راحتي امتحان كنيد. حتي در برخي از كشورها مانند انگلستان، تكان دادن دست هنگام راهرفتن را عملي ناپسند و دور از ادب ميدانند.
نحوه مشت زدن بوكسورها با ما تفاوت دارد. آنها تنها با يك دست ضربه زده و دست ديگر را براي دفاع از مقابل شكم و صورت خود حركت نميدهند. درحالي كه همه ميدانيم كه مشتان قوي و سريعي دارند!
دوندگان نيز موقع دويدن دست خود را تكان ميدهند. واقعاً فكر كردهايد كه اين حركت دست چه نقشي دارد؟ عمل كدام است و عكسالعمل كدام؟ آيا طبق قانون سوم نيوتن ميتوان رابطهاي براي اين دو يافت؟ سالها قبل دوندگان گمان ميكردند كه عضلات بالاتنه هيچ نقشي در سرعت دويدن آنها نداشته و تنها وزن بدن را سنگين ميكند. بنابراين به تقويت عضلات پاهاي خود پرداخته و عضلات دست، كتف و سينه را بياهميت ميدانستند. درحالي كه دوندگان حرفهاي امروزه خوب ميدانند كه تقويت عضلات بالاتنه موجب افزايش شتاب، سرعت و ارتفاع پرش آنها ميشود. چيزي كه در مسابقات جهاني و المپيك ديده ميشود، دوندگاني با بالاتنه قوي و متناسب است. در واقع حركت دست چند نقش مهم در دويدن، پريدن، چرخيدن و راه رفتن دارد:
1) حركت دست موجب هماهنگي بهتر اندامها و در نتيجه حركت روانتر و بهتر ميشود.
2) استفاده از حركت دست، با نزديككردن مركز ثقل به محور دوران، موجب افزايش تعادل و سرعت چرخش ميگردد.
3) در دويدن و پريدن بالا بردن دست موجب تغيير نقطه ثقل و گرانيگاه بدن شده و در نتيجه موجب افزايش ارتفاع پرش و يا طول گام دونده ميشود. همين حالا ميتوانيد پرش با استفاده از حركت دست و بدون آن را امتحان كنيد. (اين موضوع به تفضيل در كتاب آناتومي حركت بحث شده است.)
با توصيفات بالا بهتر است روح مرحوم نيوتن را از اين دغدغه خلاص كرده و حركات تكواندو را بهگونهاي ديگر تعريف كنيم. شخصاً از كلمات «ضربهزننده» و «تقويتكننده» استفاده ميكنم. وقتي با دقت و نكتهسنجي به اين موضوع نگاه كنيم، ميتوانيم «تقويتكنندهها» را به چند دسته تقسيم كرد:
1) تقويتكنندههاي چرخشي: در تكنيكهاي چرخشي نظير مومدوليو ديتچاگي، ميتوان با كمك گرفتن از دستها، سرعت چرخش را افزايش داد. همانطور كه توضيح داده شد، اين عامل موجب بهبود تعادل و افزايش سرعت دوران خواهد گرديد.
2) تقويتكنندههاي وزني: با انتقال وزن بدن به سوي هدف، باعث افزايش جرم ضربهزننده و در نتيجه نيروي تكنيك ميشود.
3) تقويتكنندههاي تعادلي: با استفاده از دستها و يا زاويه بالاتنه، ميتوان به حفظ تعادل و پايداري بدن كمك نمود. ميدانيم كه يك تكنيك، حداكثر توان خود را درحال تعادل بدن ميتواند منتقل نمايد. عدم تعادل موجب افت توان انتقالي و لطمه به خود ورزشكار ميگردد. براي مثال ميدانيم كه در تكنيكهايي مانند دوليوچاگي و يا يوپچاگي، سر، كفل و پاها بايد در امتداد يك خط مستقيم باشند. اگر مانند تصوير زير بدن در يك راستا نباشد، علاوه بر نداشتن تعادل و سرعت، در اثر وارد شدن ضربه به جسمي، نيروي عكسالعمل آن موجب فشار شديد به كمر ميشود و مانند چوبي كه از نقطه تنش خود ميشكند، لگن و كمر اين فرد آسيب خواهد ديد. (متاسفانه در كمربندهاي مشكي و دانهاي بالا نيز اشكالات زيادي در تكنيكهاي پايه ديده ميشود)
استاد اياما دان 10 كيوكشين كاراته، در كتاب خود مينويسد: «تكنيكهاي پا فاقد تعادل و سرعت كافي هستند. توصيه ميكنم تا حدّ ممكن از تكنيكهاي پا استفاده نكنيد!» زماني كه آقايان با استاد باقينژاد كلاس داشتند، پوستري از كلاس كاراته آنجا برايم آوردند كه سه مربي مطرح كاراته را درحال اجراي تكنيك پا نشان ميداد و جالب اينكه هرسه تكنيكشان درست نبود!
4) تقويتكنندههاي شوكي: با استفاده از شوك كمر در تكنيكهايي مانند پاكاتها و يا شوك دست در دفاعهايي نظير الگولماكي، ميتوان بر قدرت و سرعت تكنيك افزود. اين شوكها اغلب با چرخش عضو ضربهزننده همراه است. مانند چرخش ضربه مشت و يا دفاع الگولماكي.
لازم به ذكر است كه در هر تكنيك، از چند نوع تقويتكننده استفاده ميشود تا از مجموع آنها بتوان به حداكثر نيروي ممكن دست يافت.
امیدوارم اساتید بزرگوار با ارسال نظرات ارزشمند خود درباره مطالب فوق؛ در ارتقاء سطح علمی تکواندو یاری نمایند.